خلاصه ماشینی:
کاشانی برای حل این مسأله همان طور که گفته شد برخی از نقدها و استدلالهای عرضی را میپذیرد اما با وجود این،نتیجۀ آنها یعنی جابهجایی فلک زهره را رد میکند؛او در مقدمۀ سلم السماء میگوید اگر بر دقت محاسبات اضافه کنیم و همۀ مراحل محاسبه را با دقت بیشتر انجام دهیم،فاصلۀ بین عطارد و خورشید طوری به دست میآید که نیازی به جابهجایی فلک زهره نیست.
این(اندازۀ)بعد مقعر فلک ماه و(بعد)محدب کرۀ آتش یا به عبارت دیگر،شعاع عالم کون و فساد است؛بر مبنای(مقیاس)ی که(مطابق با آن اندازۀ)شعاع زمین یک میشود.
بنابراین سومی را بر اولی تقسیم میکنیم،5،2؛1523 به دست میآید که(اندازۀ)خط د ن فاصلۀ مرکز خورشید در متوسط فاصلهاش از مرکز زمین بر مبنایی است که ن م یک باشد.
پس دومی را در سومی ضرب میکنیم،سپس حاصل را بر اولی تقسیم میکنیم،35،27؛63 به دست میآید که (فاصلۀ)میان دو مرکز فلک خورشید است،بر مبنایی که شعاع زمین یک میشود.
بنابراین،دومی را در سومی ضرب میکنیم،50،33،55،11؛17،6 به دست میآید؛آن را بر اولی تقسیم میکنیم،47،44؛216 به دست میآید که کمترین فاصلۀ مرکز جرم زهره،بر مبنای(مقیاس)ی که(مطابق با آن اندازۀ)شعاع زمین یک میشود،است.
پس اولی را در چهارمی ضرب میکنیم،سپس حاصل را بر سومی تقسیم میکنیم،8،5؛0 به دست میآید که(اندازۀ)قطر عطارد بر مبنای(مقیاس)ی است که مطابق با آن شعاع زمین یک میشود.
آن را در متوسط فاصلۀ زحل ضرب میکنیم؛سپس حاصل بر متوسط فاصلۀ خورشید که 5،2؛1523 است،تقسیم میکنیم،از محاسبه 29،20؛11 به دست میآید که قطر زحل است؛بر مبنای(مقیاس)ی که(مطابق با آن اندازۀ) شعاع زمین یک میشود.