چکیده:
قرآن کریم در دو مورد (سوره نحل، آیه 43 _ 44 و سوره انبیا، آیه 7) مرجعیت «اهل الذکر» را، دست کم در حوزه معارف دین، پذیرفته است. در مورد اصطلاح شناسی این تعبیر در بین قرآن پژوهان دو نظریه عمده به چشم می خورد: جمعی که با استناد به سیاق آیات، آنان را اهل کتاب، اهل علم و ... دانسته اند و بر نظریه ارجاع مشرکان به آنان تاکید کرده اند و جمعی که با استناد به روایات انبوه شیعی و برخی از روایات اهل تسنن، آنان را (اهل بیت علیهم السلام) قلمداد کرده و اهل الذکر را، به پیروی از آهنگ روایات، در این معنا منحصر می دانند. در این میان برخی از مفسران کوشیده اند وجه جمعی بین این دو دیدگاه فراهم آورند، بازخوانی و ارزیابی وجوه جمع بین این دو نظریه در دو سطح تنزیل و تاویل آیات، مدنظر این پژوهش است.
خلاصه ماشینی:
2 بر اساس این قول، امکان این که «اهل الذکر» را «اهل القرآن» یا «اهل البیت» معنا کنیم هست؛ لیکن نه در سطح تنزیل آیه، بلکه در سطح تأویل و جری و تطبیق؛ چون اهل القرآن عالمان به قرآن و اهل العلم هستند و رجوع امت به آنان برای دریافت معارف قرآن از باب رجوع جاهل به عالم واجب است و اهل بیت _ علیهم السلام _ نیز بنا به مدارک فراوان از جمله حدیث ثقلین مصداق اتم «اهل القرآناند» _ اگر نگوییم منحصر در آنها خواهد شد _ رجوع امت به آنان در اولویت قرار دارد.
از نظر اخباریون چون ظاهر قرآن حجت نیست و استنباط احکام نظری (تفسیر اصطلاحی) از قرآن نارواست، پس تنها باید به قول اهل بیت _ علیهم السلام _ اکتفا کرد و قول آنان همواره بر ظاهر قرآن که _ گفته میشود _ از متشابهات است (سید صدر به نقل از فرائد الاصول، ص38) مقدم خواهد بود (الفوائد المدنیه، ص128؛ وسائل الشیعه، ج27، ص176؛ مرآة العقول، ج12، ص521)، در این جا نیز مفاد روایات بر ظاهر آیه مقدم شده، معنای «اهل الذکر» در سطح تنزیل و تأویل آیه تنها «اهل بیت» خواهند بود و فقط آناناند که مرجعیت رسمی مورد تأیید قرآن هستند.
3 در پارهای از روایات نیز ذکر به قرآن معنا شده و اهل الذکر بر ائمه اهل بیت _ علیهم السلام _ به عنوان «اهل القرآن» تطبیق گردیده است؛ مانند حدیث امام باقر_ علیه السلام _ که مرحوم صفار با دو طریق محمد بن مسلم و برید بن معاویه نقل کرده است.