چکیده:
به دلیل اطلاق حق حاکمیت به خداوند متعال در تفکر شیعی، نظام سیاسی در اسلام توحیدی است. چون اصل و پایه حفظ اسلام است و در واقع تمایزی بین اسلام و حکومت اسلامی نیست، پس حکومت اسلامی جزء جدایی ناپذیر اسلام است. تشکیل حکومت در اندیشه سیاسی امام خمینی (ره) موضوعی فرعی و عرضی نیست، بلکه تجلی ذات و ماهیت اسلام است که حفظ آن به مثابه حفظ اسلام قلمداد شده است. بنابراین ایشان نظام اسلامی را در عصر حاضر امانت الهی تلقی کرده و حفظ آن را از واجبات شرعی اولی و عینی می داند. بر این اساس نه تنها حفظ نظام بر همه فرعیات دینی و واجبات شرعی مقدم است، بلکه اهمیت حفظ آن نسبت به جان امام زمان (عج) ارجح است. از این رو مقاله حاضر به تبیین وجوب حفظ نظام اسلامی (از جمله بنیادی ترین محورهای اندیشه سیاسی امام خمینی (ره)) پرداخته و وجوب حفظ نظام اسلامی را از دیدگاه امام خمینی (ره) تبیین و تحلیل می کند.
Imam Khomeini considers the Islamic system as a divine gift in present era. He takes into consideration the preserving and protecting of this system as an obligatory religious and tangible divine order that has priority over all other religious orders, believing that importance of Islamic system has superiority over life of individual humans even if he be the Imam Zaman (12th Shiite Imam).
For this reason, believing in Almighty God’s sovereignty, principles and pillars of religion and divine orders is realized in construction of system, and Islamic government. It means that all affairs are based, depend and relied on religion and final end is to promotie and consolidate the religion in the society. In fact, legislative and executive systems within Islamic government are based on Islamic worldview and thought.
Having explained and analyzed the necessity of preserving Islamic system from Imam Khomeini’s point of view. Authors believe that there is no difference between Islam and Islamic government. In other words, Islamic government is inalienable part of Islam
خلاصه ماشینی:
امـا بیشـتر پژوهش های فقهی وسیاسی درباره اندیشه سیاسی امام خمینی (ره )به مبانی فقهـی ، عقلـی و روایی ولایت نظام سیاسی برگرفته از آن اختصاص یافته وضرورت حفظ نظام اسلامی کـه از جهت مراتبی و منطقی بخش متأخر این اندیشـه اسـت بـه نسـبت سـایر ابعـاد اندیشـه امـام خمینی (ره )کمتر مورد توجه قرار گرفته است .
اهمیت حفظ ثغور اسلام به حدی است که امـام خمینـی (ره )آن را تکلیـف شـرعی و بالاترین فرائض می داند ودراین باره ضمن اشاره به حرمـت جـان مـؤمن و تحـذیر قتـل آن ، حفظ شریعت اسلامی را بالاتر از جان مؤمن شمرده و می فرمایند: «بااینکه قتـل نفـس مـؤمن از همه گناهان کبیره ، شاید بعد ازشرک به الله ، بالاترباشد؛ قتل نفس مؤمن بـی گنـاه ، لکـن اسلام ؛ همین اسلامی که این قدر راجع بـه مـؤمنین سـفارش فرمـوده اسـت وتحـذیر ازقتـل نفس مؤمن کرده ،از احکام جهادش این است که اگر یک دسته ازهمین مـؤمنین ،از همـین مسلمین ، از همین فقها،از همین ـعرض بکنم ـدانشمندان راکفار جلـو قـرار دادنـد وسـپر قرار دادند برای خودشان که بیایند، امر فرموده است که همه رابکشید؛ اینهـا بـا آنهـا، اینهـا همه شهیدند وبه بهشت می روند، آنها هم جهنم ؛ برای اینکه حفظ ثغور اسلام اسـت ؛ حفـظ نظام اسلام است ؛ حفظ ثغور اسلام است .
ازاین جهت جامعـه اسـلامی به حکم خرد برای نظم وانضباط و حفظ نظام باید دست به تأسیس سـازمان سیاسـی بزنـد کـه بتواند به تکلیف جامعه عمل کند واین خود گواه برایـن اسـت کـه سرچشـمه قـدرت ، خـود ملت اسلامی است » (سبحانی ، ١٣٨٥: ٨٦).
چنـان کـه در بحـث قاعده فقهی اهم و مهم ، حرمت برخی احکام اسلام کنـار گذاشـته مـی شـود، ماننـد حرمـت ورود به املاک دیگران برای نجات جان یـک انسـان ، ولـی در بحـث حفـظ اسـلام و نظـام اسلامی برای نثار کردن یا از بین رفتن جان انسان هاحرمتی نیست ولـو تـا آخـرین فـرد کـه خود دلیلی مسجل بر اوجب بودن حفظ نظام است .