چکیده:
سخن گفتن در مورد عروج آسمانی آخرین سفیر الهی، اگرچه محال نیست، امّا بس مشکل مینماید، سفری که در جهانی فراتر از زمان و مکان اتفاق افتاده است. معراج داستان سفر انسان به عالم ملکوت است. انسانی که شاه بیت غزل آفرینش است و آفریدگار هستی پس از خلقتش خود را با صفت احسنالخالقین ستود. موجودی شگفتانگیز و دو بعدی، از سویی آسمانی و از دیگر سو زمینی و پیوسته درصدد بازگشت به خاستگاه اصلی خویش، زیرا مرغ باغ ملکوت است نه از عالم خاک.شاعران فارسی زبان که به موضوع معراج توجه ویژه کردهاند. آنها با بهرهگیری از قریحة سرشار، استعداد، درک و باورهای دینی خود و با تاثیرپذیری از قرآن کریم، اعتقادات خردپسندانه و اندیشههای متعالی خویش را در زمینة معراج در قالب اشعاری دلنشین و جاودانه ارائه نمودهاند. برآنیم تا در این مقاله به منظور آشنایی بیشتر با افکار، عقاید و بینش گویندگان فارسی زبان دربارة این معجزة الهی، جلوههایی از تاثیرات گوناگون معراج را بر شعر فارسی نشان دهیم.
خلاصه ماشینی:
"نمونه را نظامی در ابیاتی سخته، استوار و هنرمندانه اینگونه میسراید: از حجلة عرش بر پریدیتنها شدی از گرانی رختبازار جهت به هم شکستیخرگاه برون زدی ز کونین هفتاد حجاب را دریدیهم تاج گذاشتی و هم تختاز زحمت تحت و فوق رستیدر خیمة خاص قاب قوسین ( نظامی، 1386، ج1: 394) و در جای دیگر میگوید: فرس بیرون جهاند از کل کونینقدم برقع ز روی خویش برداشتجهت را جعد بر جبهت شکستندمحمد در مکان لامکانی علم زد بر سریر قاب قوسینحجاب کاینات از پیش برداشتمکان را نیز برقع باز بستندپدید آمد نشان بینشانی همان، 372-371 و امیرخسرو دهلوی چنین میسراید: چون به رخ عرش را منور کردجلوه کرد از ورای کونینشبرگرفت از میان حجاب خیالشد به جایی که جان نمیگنجید دیده را نور لایزالی داد زان مکان سر به لامکان برکردسر به درگاه قاب قوسینشتا درآمد به جلوهگاه جمالخود هم اندر میان نمیگنجیدسینه را سر ذوالجلالی داد (امیر خسرو دهلوی، 580:1362) عطار خود را از توصیف این مرحله از سفر پیامبر(ص) عاجز و ناتوان مییابد و شرح آن را به منزلة آن میداند که موری ضعیف و ناتوان بخواهد کوه قاف را به پشت بکشد: چون زفان را میکند این حال لالاز چنین جایی که جای جای نیستچون زنم من زین مقام صعب لاف از زبان لال باید گفت حالقسم ما جز وای وای وای نیستمور چون در پشت گیرد کوه قاف؟ ( عطار، 1386، مصیبتنامه: 137) یکی از نکات جالب توجه در مورد معراج که موجب انکار آن از طرف کفار و افراد بیایمان و سست ایمان گشت، زمان اندک این سفر ملکوتی بود."