چکیده:
شعر عربی خوزستان در عصر معاصر پیشرفت و شکوفایی دوره¬های گذشته را ادامه داده است، ولی با وجود پیروی از شعر قدیم، برخی تغییرات و نوآوری¬ها در قالب ها و اغراض شعری و نیز در سبک و روش را نیز داشته است. این شعر در تمام موارد ذکر شده از شعر عربی معاصر تاثیر پذیرفته، و شاعران آن به بزرگان عرب زبان مانند: محمود سامی البارودی و احمد شوقی ... تاسی جسته اند. چکامه های آنان نیز اغلب با ویژگی های مکتب های ادبی معاصر همچون: نئو کلاسیک، رمانتیسم، سمبولیسم و رئالیسم همخوانی دارد. مظاهر این تحول و نوگرایی را می توان نزد شاعران جوانی چون: عبدالعزیز حمادی، فواد عاشوری، حسین طرفی یافت؛ شاعرانی که تنوع در اغراض و ابتکار در معانی را سرلوحه کار خود قرار داده، توانسته اند با بهره¬ گرفتن از دو میراث فرهنگی قدیم و جدید، شعر خود را بیش از پیش غنی و پربار سازند.
خلاصه ماشینی:
"لقد زاد شوقی إلی إخوتی فعند رحیلی جری دمعهم کما یسکب الیوم من مقلتی أأشهد «إیران» یوم اللقا فالقلب یحن لک یا منیتی؟ (دفتر الشعر للشاعر) 4ــ المنهج عندما بدأ إحساس الشعراء بالنفور من الأدب التقلیدی الجامد الذی ورثوه من عصر الانحسار، منذ أواخر القرن التاسع عشر المیلادی (الثالث عشر الهجری) فی الأقطار العربیة، کان هناک فی خوزستان بعض الشعراء لم یتماشوا مع هذا التغییر؛ فاستمروا فی التقلید الممل، وساروا علی نهج من سبقوهم؛ کما نری منهم إبراهیم الدیراوی یقف علی الأطلال فینشد: یا عاذلی اکففا عنی فما طربی لحب لیلی ولا التهمام من إرب قف بالمرابع فی شجو وتحنان وابک البهالیل من فهم وعدنان قف واسکب الدمع إن القوم قد نزفت منها الجراح وجاءت بالدم القانی (حمادی، 1374هـ.
ومن أبرز شعراء الکلاسیکیة فی خوزستان الشاعر عباس الطائی الذی عاش البیئة المصریة من قریب، وتزود من تجارب الشعراء هناک، فحاکاهم ببعض القصائد؛ منها: قصیدته المسماة بـ«نسج البردة» التی عارض فیها أحمد شوقی فی بردته التی استهلها بهذا المطلع: ریم علی القاع بین البان والعلم أحل سفک دمی فی الأشهر الحرم (شکیب أنصاری، 1382هـ."