چکیده:
روابط بین الملل عبارت است از تعاملات مکرر میان بازیگران بین المللی که طیف وسیعی از همکاری و مناقشه را در بر میگیرد. دولت ها برای تأمین منافع مشترک و متقابل خود ،گاه در کنار یکدیگر و گاه در مقابل هم قرار میگیرند. نظریه بازیها از آن دسته نظریاتی است که تلاش کردهاست ریشه این همکاریها و تعاملات را یافته ،برای تعاملات میان بازیگران استراتژی مطلوب را مشخص کند. روند هسته ای شدن ج. ا. ایران نیز یکی از این تعاملات است که بازیگران بینالمللی متعددی را دخیل کردهاست. گروه 1+5 یکی از این بازیگران مرکب است که همواره سعی کردهاست با استراتژیهای تهدید و تطمیع ایران را از تلاش برای به دست آوردن چرخه سوخت هستهای باز دارد. این مقاله در صدد است تا ضمن بررسی کارایی نظریه بازیها، تبیین جدیدی از تقابلات ایران و غرب در برنامه هسته ای ایران بر مبنای بازی شکار گوزن، بازی بزدل، و معمای بنبست داشته باشد. این نوع بازی ها در ادبیات تئوریک روابط بین الملل در زبان فارسی کمتر مورد توجه قرار گرفته اند.
خلاصه ماشینی:
"این مقاله درصدد است تا از طریق نظریه بازیها و ارائه دو مدل بازی«شکار گوزن» و «معمای بن بست» که در ادبیات روابط بین الملل، خصوصا زبان فارسی و در ایران،کمتر مورد توجه قرار گرفته اند، تبیین جدیدی از پیچیدگی های پرونده هستهای ایران ارایه کند.
فرض شود اگر بازی یک بار رخ دهد، برای هردو بازیکن استراتژی مطمئن آن است که هردو عدم همکاری؛ یعنی نقطه نش را انتخاب کنند؛ در حالی که هردو بازیکن به دنبال کسب سود بیشتری هستند، اما اگر فرض بر این باشد که این بازی مرتبا تکرار شود، بازیکنان به دنبال حداکثر کردن متوسط سود خود در یک دوره از بازیهای متعدد هستند.
روسیه نیز اگرچه از سال 1995 همکاری هستهای با ایران را شروع کرد و به همکاری خود با ایران ادامه داده است؛ اما همواره از ایران به عنوان یک کارت دومنظوره برای چانه زنی در سیاست بین الملل استفاده کرده است(شوری،1388 : 74-59).
نفوذ ایران در منطقه و حمایت از گروه های نظامی مانند حزبالله توان دسترسی به پایگاههای نظامی آمریکا در منطقه، بستن تنگه هرمز به عنوان شاهرگ انرژی جهان و امکانات متعدد دیگر که در مواجهه با جنگ نامتقارن نظامی ایران از خود بروز خواهد داد؛ همه این موارد بر توانایی ایران در ایجاد برخوردی مهلک برای طرف مقابلش دلالت دارد.
با استفاده از نظریه بازیها و کاربرد ماتریس بنبست پیش بینی نتایج مذاکرات تا حدی قابل دستیابی است و نشان میدهد کشورهای واسطه و میانجیگر برای اینکه بتوانند از وضعیت تقابل و عدم همکاری، دو کشور را به سمت راهبرد همکاری متقابل و حل موضوع نفسگیر هستهای ایران هدایت کنند، میبایست با دادن امتیازات و مشوقهای چشمگیر، ایران را به سمت راهبرد همکاری سوق دهند."