چکیده:
اخلاق جزو نادر واژگانی است که در دیدگاه عالمان و فلاسفه ی شرق و غرب از جایگاه والایی برخوردار است.اندیشمندان متناسب با جهان شناسی و انسان شناسی خاص،به بحث درباره ی اخلاق و فلسفه ی اخلاق پرداخته اند.بدین سبب،نگارنده ،در کاوشی دوباره چیستی اخلاق و فضایل اخلاقی را موضوع بحث قرار داده تا مدخلی برای مباحث اصلی اخلاقی قرار گیرد.
در این مقاله،واژه های اخلاق و فضایل اخلاقی از نظر لغت و اصطلاح بررسی و به تعدادی از تعاریف مهم انها،که از سوی اندیشمندان اخلاقی ارایه شده،اشاره گردیده است.در پایان نیز جمع بندی و نتیجه گیری مباحث امده است.
خلاصه ماشینی:
در اين مقاله، واژههاي اخلاق و فضايل اخلاقي از نظر لغت و اصطلاح بررسي و به تعدادي از تعاريف مهم آنها، که از سوي انديشمندان اخلاقي ارايه شده، اشاره گرديده است.
براساس اين معنا و با توجه به قيود مندرج در تعريف، صفات ناپايدار در نفس مانند غضب انسان شكيبا و يا صفاتي كه با زحمت و تأمّل از فردي صادر ميشود مانند كرَم شخص بخيل، از قلمرو اخلاق خارجاند و به آنها خُلق صدق نميكند؛ هم چنان كه در كتاب محيط المحيط به آن تصريح شده است.
نيز طبق اين تعريف، اخلاق شامل فضايل و رذايل اخلاقي هر دو ميشود: اگر هيئت راسخ در نفس، مبدأ صدور أفعالي پسنديده از نظر عقل و شرع باشد، آن را خلق نيك گويند و اگر برعكس، باعث صدور افعال ناپسند شود، به آن خلق بد اطلاق ميشود.
2. اخلاق توحيد خالص اخلاق به معناي ملكات نفساني، براساس اصلاح و استكمال نفس پايهريزي شده و موضوع آن نفس انساني و تهذيب آن با فضايل و اجتناب از رذايل است، ولي طبق اين تعريف از اخلاق، موضوع فضيلت و رذيلت برداشته شده و هدف كسب فضيلت انساني به هدف والاتري تبديل ميشود: «ابتغاء وجه الله».
بر طبق اين تعريف، اخلاق عبارت است از يك سيستم همگاني غير رسمي كه با همهي انسانهاي عاقل سروكار دارد و حاكم بر رفتار آنان در رابطه با ديگران است و شامل قواعد، آرمانها و فضايل اخلاقي ميشود و هدف آن نيز، كاستن از گناهان و آسيبها است.
ب. فضايل اخلاقي در اصطلاح براساس تعريف رايج اخلاق، كه از پيشينهاي طولاني هم برخوردار است، اخلاق بر دو قسم است: پسنديده يا فضايل و ناپسند يا رذايل.