چکیده:
در شکل نوین حسابداری مدیریت، تأمین رضایت مشتری در اولویت قرار دارد. در این رویکرد، مشتری در کانون فعالیتهای مدیریت قرار میگیرد. مشتری همواره خواهان بهبود عملکرد عواملی است که بهاصطلاح عوامل اصلی موفقیت نامیده میشوند و عبارتاند از: بهای تمامشده، کیفیت، زمان و نوآوری. در این پژوهش، میزان توجه مدیران به عوامل اصلی موفقیت در شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران، با تأکید بر فرایندهای حسابداری مدیریت بررسی شده است. جامعة آماری پژوهش، مدیران شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران در سالهای 1388- 1378 بود. از تعداد 221 شرکت عضو این جامعه در قالب هشت طبقه از صنایع، نمونة 79 عضوی از بین صنایع بهصورت تصادفی انتخاب شد. همچنین، در این پژوهش برای جمعآوری دادهها از ابزار پرسشنامه و برای آزمون فرضیههای پژوهش از شاخص آماری خی دو استفاده شده است. در نهایت، یافتههای پژوهش حاکی از آن است که: 1. مدیران صنایع مختلف به عوامل اصلی موفقیت توجه کافی دارند؛ 2. میزان توجه مدیران به عوامل اصلی موفقیت (یعنی بهای تمامشده، کیفیت، زمان و نوآوری) متفاوت بوده است.
In the modern management accounting، the first priority is the provision of customer satisfaction. In this approach، management activities maintain focus on the customer. The customer always demands performance improvement in relation with factors، which is called the key factors of success that consist of cost، quality، time، and innovation. In this study، the amount of manager''s attention to key factors of success in listed companies on Tehran Stock Exchange with an emphasis on management accounting process has been investigated. The statistical society of this study is the managers of listed companies on Tehran Stock Exchange during the years 1999-2009 by the 221 member companies in the form of eight-class of industries، the 79-member of samples was randomly chosen. Also، in this study، the data gathering tool was the questionnaire and for testing the research hypothesis، the Chi Square Index was used. Finally، the findings of the study indicate that firstly، the managers of different industries have adequate attention to main factors of success and secondly، the amount of manager''s attention to main factors of success، that is، cost، quality، time and innovation has been different.
خلاصه ماشینی:
"با توجه به تقسیمبندی جامعة آماری و همچنین حجم نمونة لازم، تعداد افراد نمونه از هر طبقه به شرح زیر است: نگارة (3) توزیع واحدهای آماری نمونة پژوهش ردیف نوع صنایع تعداد نمونه 1 فرآوردهای غذایی و آشامیدنی 8=79 ×9/9% 2 منسوجات 2 3 مواد و محصولات شیمیایی 10 4 ساخت خودرو و وسایل حمل و نقل 12 5 تولید فلزات و محصولات فلزی 11 6 استخراج معادن 11 7 ساخت ماشین آلات، تجهیزات و دستگاهها 12 8 سایر صنایع 13 تجزیه و تحلیل یافتههای پژوهش برای آزمون فرضیهها، ابتدا فرضیههای پژوهش در غالب فرضیههای H0، H1 بیان شده و سپس با استفاده آزمون خی دو مورد آزمون قرار گرفته است.
نگارة (5) توزیع نظرات مدیران صنایع مختلف نسبت به بهای تمام شده گزینه خیلیزیاد زیاد متوسط کم خیلیکم I ∑ فرآوردههای غذایی 21 33 17 11 2 84 منسوجات 11 11 6 3 4 35 مواد و محصولات شیمیایی 30 36 33 6 ـ 105 ساخت خودرو و وسایل حمل و نقل 9 13 26 6 2 56 ساخت فلزات و محصولات فلزی 6 30 20 12 2 70 استخراج معادن 40 45 17 9 8 119 ساخت ماشینآلات و تجهیزات 20 40 24 5 2 91 سایر صنایع 6 31 18 12 3 70 j ∑ 143 239 161 64 23 630 مقدار بحرانی طبق نگاره خی دو با درجة آزادی [d f =(5-1)(8-1)=28] و آلفای 5٪ برابر با 34/41 است و مقدار خی دو محاسبه شده از نگارة (8) برابر است با: = Fei فراوانیهای مورد انتظار = Foi فراوانیهای مشاهدهشده از آنجا که آمارة آزمون در ناحیه H1 قرار میگیرد، میتوان گفت: در سطح اطمینان 95٪ میزان توجه مدیران صنایع مختلف به کاهش بهای تمامشدة محصولات متفاوت است."