چکیده:
بیتردید نام امام خمینی(ره) بر تارک تاریخ معاصر جهان قرار گرفته است. ایشان احیاگر میراث عظیم اسلامی در جهان امروز است که با تغییر و ایجاد تحول در گفتمان حاکم، توانستند جهان را با یک فضای زیستمانی نوینی مانوس کنند که مهم ترین خصیصه آن، تدیّن و اسلامیّت است. در واقع، ایشان نگاه و نگرش انبساطی و انطباقی و نیز نحوه کنش و واکنش کاربردی و عملیاتی نسبت به دین را جایگزین نگاه سلبی و منفی به دین کرد. رهنامه امام خمینی برای این عمل، تلفیقی از رهیافت ژئواستراتژی و ژئوایدئولوژی بوده است. این رویکرد، نوعا تجلی و تبلور نظریه "وحدت در عین کثرت" ساختار بینالملل میباشد که در آن تمامی روشهای سازمانی و سیاستی، اقتصادی، انتفاعی، اجتماعی و اجماعی باید در راستای پایه ارزشی واحدی به نام اسلام قرار گیرند. با توجه به این ملاحظات، این پژوهش درصدد تبیین ظرفیتهای فرصتساز اعلانی و اعمالی امام خمینی(ره) برای نظام بینالملل و رویکرد ایشان برای کنشگری فعالانه در پهنه گیتی میباشد.
مفروض نخست، دو عنصر؛ تجهیزشناختی و توان بسیجپذیری و بسیجگری و مفروض دوم، رهیافت آرمانگرایی واقعنگرانه امام(ره) را مورد بررسی قرار میدهد.
Imam Khomeini was the reviver of the Islamic magnificent heritage and civilization in today world. Making an evolution in the dominant discourse, he introduced a new political paradigm whose most important characteristics are faithfulness and Islamic orientation. In fact, he replaced the negative and reactive approach towards the religion with a holistic, adaptationist, pro-active and operational approach. The guidelines of Imam Khomeini for this approach were a modulation of geo-strategy and geo-ideology. This approach is the expression of a philosophical theory of "unity in diversity" in international structure in which all political, economic, social, cultural and consensual methods shall be adapted in conformity with the value system of Islam.
Due to these deliberations, the present article aims to explain the potentials opportunities, provided by Imam Khomeini’s approach to the international system, to enable the Islamic societies/countries to play a pro-active and effective role in the world affairs.
خلاصه ماشینی:
"به واقع،رهیافتی که با انقلاب اسلامی و تفکرات امام خمینی(ره)مطرح شده است،به دلیل محتوا و مفادش مانند تأکید بر نقش دین،استقلال،آزادی،عدالت اجتماعی و توسعه همهجانبه،یک نمونه منحصر به فرد در میان ایدئولوژیهای انقلابی و به عنوان بدیل برای رهیافتهای مسلط بر عرصه بینالملل است.
بنابراین،از آنجا که رهیافت اسلامگرایی خصلتی جهانشمول و مرزگشا برای خودش تعریف نموده است و نیز از آنجا که جهانبینی آرمانساز و آرمانخواه دارد، رسالت این رهیافت اسلامی و اهداف فراملی و فراسرزمینی منتج از آن هم مبتنی بر هدایت و سعادت کل بشری میباشد(بهشتی،1378:15)سرانجام،با طرح نظریه اسلامگرایی و حکومت اسلامی و نیز رهیافت انقلاب اسلامی،یک پاد گفتمان در برابر گفتمانهای مسلط در عرصه جهانی ایجاد شد که در بنیان گفتمانهای دیگر لرزه افکنده و نگاهها را به سمت خودش جلب نموده و رهاوردش،گسترده شدن قلمرو مخاطبین و قائلین به این دیدگاه بوده است.
این دسته اهداف را میتوان به گونهای فهرستوار احصا نمود که عبارتند از: -حفظ امنیت ملی و موجودیت کشور3 -حفظ تمامیت ارضی4 -حفظ حاکمیت ملی و استقلال5 -حفظ نظام جمهوری اسلامی6 -صیانت از هویت ملت ایران7 -کسب اعتبار بینالمللی8 اهداف مادی یا ملی که امام خمینی(ره)طرحریزی نموده بود،بیشتر درصدد حفظ امنیت و تمامیت کشور و بقای ساختار نظام سیاسی ایران بوده است.
بنابراین،با عنایت به این موضوع، راهبردهای فرصتساز و تهدیدسوزی که حضرت امام(ره)برای انقلاب اسلامی برای کاربردی کردن در عرصه بینالمللی تجویز میکند،عبارتند از: الف)نفی سلطهگری و سلطهپذیری با غرب:در بیان این اهداف،امام خمینی(ره) میفرمایند:"ملت اسلام پیرو مکتبی است که برنامههای آن مکتب در دو کلمه"لا تظلمون و لا تظلمون"خلاصه میشود."