چکیده:
پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان انجام تکالیف شهروندی انجام گرفته است. تکالیف شهروندی مجموعهای از تمایلات کنشی و احساسی پیرامون مسوولیتهای مختلف اجتماعی، سیاسی، مدنیست که از افراد در یک جامعة مدرن انتظار میرود به آنها ملزم و آنها مقید باشند. به لحاظ روششناسی، این پژوهش به روش پیمایش در بین کلیة شهروندان 18 سال به بالای شهر تهران صورت گرفته است. حجم نمونة تحقیق 600 نفر و شیوة نمونهگیری چند مرحلهای بوده است. پس از تهیة پرسشنامه، اعتبار و پایایی آن بررسی شده و دادههای لازم جهت سنجش متغیرها از طریق مصاحبه جمعآوری شد. یافتههای حاصل نشان میدهد میانگین میزان انجام تکالیف سیاسی برابر با 13/3، تکالیف اجتماعی 84/3 و تکالیف مدنی 02/4 از 5 است و در مجموع نمرة کل انجام تکالیف شهروندی برابر با 67/3 از 5 است. در واقع، میانگین واقعی شاخص تکالیف شهروندی و ابعاد آن بیش از میانگین نظریست. بخشی از این تعهدات و وظایف به وضعیت دینی بودن جامعه و رابطة شهروندی با سیاست برمیگردد.
This study was conducted in order to evaluate the performance of citizenship obligations. Citizenship obligations are a set of action tendencies and emotions about social, political and civil responsibilities that people expect in a modern society and are required to do old conducted. In terms of methodology, this study is based on a survey among all citizens over 18 years employed in Tehran city. A sample survey estimate of 600 people and a multi-stage sampling was the technique technique. After preparing the questionnaire, we assessed the validity and reliability and the data necessary to measure the variables collected through interviews. The results show the average of political obligations as 3.13, social obligations as 3.84, and civic obligations at 4.02 from a maximum of 5, and the total score for citizenship obligations as 3.67 from 5. Thus, the actual average performance is a little higher than the average citizen’s view, which is probably partly due to the religious community and the relationship of citizenship with politics.
خلاصه ماشینی:
بنابراین در جوامع امروزی،مفهوم شهروندی معنایی بیش از عضویت در یک جامعه پیدا کرده است؛به نحوی که تبدیل شدن به یک شهروند مؤثر و کارامد،مستلزم پیگیری حقوق شهروندی و نیز انجام تکالیف شهروندی است.
او در ادامه با تأکید بر مسؤولیتها،این سؤال را مطرح میکند که آیا نهادهایی اجتماعی وجود دارد که وظایف و تعهدات شهروندی را عملی سازد؟شهروندی مناسب شامل تعادلی بین حقوق و تعهدات است و این امکان را به شهروندان میدهد که هم حاکمیت داشته باشند و هم تحت حاکمیت باشند (Janowitz,1994:42-4) .
بر این اساس،با توجه به تلقی شهروندی به منزلۀ یک شأن و موقعیت اجتماعی،که هم صاحب حقوق شهروندی و هم دارای تکالیف شهروندی برای مشارکت در امور اجتماعی و تصمیمات سیاسی است،در این مقاله به توصیف چگونگی انجام تکالیف شهروندی در بین شهروندان تهران و بعضی از عوامل مؤثر بر آن میپردازیم.
بر این اساس،فرضیۀ اصلی تحقیق عبارت است از:«به نظر میرسد بین ویژگیهای فردی و اجتماعی پاسخگویان با میزان انجام تکالیف شهروندی در بین آنها رابطۀ معناداری وجود دارد».
سپس با ترکیب معرفهای هریک از ابعاد شاخص مربوط ساختهشد،که نتیجۀ آن در جدول شمارۀ 5 دیده میشود: (به تصویر صفحه مراجعه شود) یافتههای به دست آمده پیرامون شاخص فرعی تکالیف سیاسی در جدول فوق نشان میدهد 37 درصد پاسخگویان خود را مقید به انجام امور سیاسی اعلام کردهاند و در مقابل حدود یک پنجم از پاسخگویان وظایف شهروندی سیاسی خود را انجام نمیدهند که در دستۀ افراد منفعل(نامقید)جای میگیرند.