چکیده:
بشر برای ادامه حیات خود نیاز به محیطـی سـالم و بـدون آلـودگی دارد. ایـن نعمـت را خداوند در اختیار انسان قرار داده است . اما انسان بـا طـرح اندیشـه های اقتصـادی و نـو مبتنی بر رشد مداوم اقدام به اسـتفاده بی رویـه از منـابع زیسـت محیطی کـرده و باعـث آسیب رساندن به منابع زیست محیطی و گاهی تخریب آن شده است . در خصوص منشـا بحران هـای زیسـت محیطی ایجـاد شـده دو دیـدگاه عمـده وجـود دارد؛ برخـی بحـران ایجاد شده را ناشی از فاصله گرفتن و دوری از آموزه های دینـی دانسـته و راه حـل آن را گسترش اخلاق و آموزه های دینی و نگاه قدسی به طبیعت می داننـد. عـده ای دیگـر بـا نگرشی متفاوت مشکل را ناشی از آموزه ها و اصول مستفاد از دین می دانند؛ فرضـیه مـا در مقابل مسئله یادشده ، این است که دین اسلام با طراحـی یـک نظـام زیسـت محیطی هماهنگ با سایر نظام های اجتماعی اسلام ، نه تنهـا زمینـه تخریـب را ایجـاد نمی کنـد، بلکه موجبات ارتقا و بهبود منابع زیست محیطی را ایجاد کرده و از طرفی در خـود نظـام ، قابلیت هایی دیده شده که اگر کسانی بخواهند صدمه ای به این چرخـه وارد کننـد مـانع آن می شود. بر این اساس ، در این مقاله ، آموزه هایی را که احتمـال برداشـت ناصـواب از آنها وجود داشته طرح کرده و پاسخ می دهیم . در نهایت با معرفی اصول مستفاد از قـرآن و با تحلیل عقلـی اثبـات خـواهیم کـرد کـه سـمت و سـوی ایـن الگـو، ارتقـای منـابع زیست محیطی است .
خلاصه ماشینی:
عـده ای دیگـر بـا نگرشی متفاوت مشکل را ناشی از آموزه ها و اصول مستفاد از دین می دانند؛ فرضـیه مـا در مقابل مسئله یادشده ، این است که دین اسلام با طراحـی یـک نظـام زیسـت محیطی هماهنگ با سایر نظام های اجتماعی اسلام ، نه تنهـا زمینـه تخریـب را ایجـاد نمی کنـد، بلکه موجبات ارتقا و بهبود منابع زیست محیطی را ایجاد کرده و از طرفی در خـود نظـام ، قابلیت هایی دیده شده که اگر کسانی بخواهند صدمه ای به این چرخـه وارد کننـد مـانع آن می شود.
بنـابراین ، جـای طرح این پرسش هست که آیـا آیـات قـرآن و روایـات بـا مسـلط کـردن انسـان ها بـر زمـین و موجودات گیاهی و جـانوری و نیـز طـرح برخـی مباحـث دیگـر زمینـه تخریـب محـیط زیسـت را فراهم نمی کند؟ فرضیه ما در مقابـل ایـن پرسـش اساسـی ، در ایـن مقالـه ایـن اسـت کـه دیـن اسـلام بـا طراحی یک نظام زیسـت محیطی کـه همسـو بـا چرخـه زیسـت محیطی بـوده ، نـه تنهـا زمینـه تخریب را ایجاد نمی کنـد، بلکـه موجبـات ارتقـا و بهبـود منـابع زیسـت محیطی را ایجـاد کـرده و از طرفی ، در خود نظـام ، ظرفیت هـایی تعبیـه شـده کـه اگـر کسـانی بخواهنـد صـدمه ای بـه این چرخـه وارد کننـد از آن ممانعـت کنـد.
pp ,١٩٦٧ ,White jr) و «لـین وایـت » (هـات ، ١٣٨٢، ص٣٠٤) معتقدند تسخیر زمین برای انسان و مسلط شدن او بر طبیعت که از جانـب خداونـد و آموزه هـای دینی به او ارزانی شده و این پندار که خلقت همه چیز برای التذاذ آدمی است ، سبب شـده انسـان هرگونه بخواهد، در طبیعت تصرف کرده و محیط زیست را تخریـب کنـد.