چکیده:
مقالة حاضر با هدف بررسی تطبیقی استعارههای مفهومی جهتی ،١ در دو زبان فارسی و اسپانیایی به نگارش درآمده است . در این مقاله تلاش شده تا از میان طبقه بندی لیکاف ٢ و جانسون ٣ (١٩٨٠) از استعارههای مفهومی ،٤ در قالب استعارههای ساختی ،٥ جهتی و هستی شناختی ،٦ تنها طبقة استعارة جهتی بر دادههایی از زبان اسپانیایی مورد سنجش قرار گیرد و کاربرد این استعاره در سطح نگاشت استعاری ٧ و بازنمود زبانی ٨ در زبان فارسی بازکاویده شود. تحلیل ٣٨ نمونه استعارة مفهومی جهتی در قالب ١٥ اسم نگاشت ،٩ که از رمان اسپانیایی گفت وگو در کاتدرال ١٠ اثر ماریو بارگاس یوسا،١١ مجموعه مقالاتی دربارة استعارههای مفهومی به زبان اسپانیایی و برخی دادههای شفاهی استخراج شده بود، این نتیجه را به دست داد که شباهت ها میان استعارههای مفهومی مبتنی بر درک انسان از مقولة «جهت »، در بین دو زبان به مراتب بیشتر از تفاوت هاست . این نتیجه ، جایگاه بنیادین درک مکان و درک جهت به عنوان خاستگاه شکل گیری استعارههای مفهومی در حوزههای انتزاعی را می نمایاند. از سوی دیگر، توجه به تفاوتهای دو زبان فارسی و اسپانیایی در ساخت استعارههای مفهومی ، موید تاثیر فرهنگ بر ساخت استعارههای مفهومی است .
خلاصه ماشینی:
در این مقاله تلاش شده تا از میان طبقه بندی لیکاف ٢ و جانسون ٣ (١٩٨٠) از استعارههای مفهومی ،٤ در قالب استعارههای ساختی ،٥ جهتی و هستی شناختی ،٦ تنها طبقة استعارة جهتی بر دادههایی از زبان اسپانیایی مورد سنجش قرار گیرد و کاربرد این استعاره در سطح نگاشت استعاری ٧ و بازنمود زبانی ٨ در زبان فارسی بازکاویده شود.
از سوی دیگر، مشابهت ها و تفاوتهای احتمالی استعارههای مفهومی در دو زبان فارسی و اسپانیایی را به لحاظ شناختی ، چگونه می توان تبیین کرد و مهم تر از همه ، آیا تفاوتها به سطح استنباطی و نگاشت مربوط می شود و یا به بازنمود زبانی نگاشت در زبان منحصر است ؟ لیکاف و جانسون (١٩٨٠) استعارههای مفهومی را با توجه به ویژگی های حوزة مبدأ، در سه طبقه قرار دادند: استعارههای ساختی ، استعارههای جهتی ، استعارههای هستی شناختی .
(Lakoff, 1993: 4) 14MetaphorsWe ive y 15A ontemporaryTheory fMetaphor 16Conceptual ystem 17ConceptualMetaphor heory CMT) 18ystematicmetaphorical orrespondences 19our elationship s ffhe ack 20hemarriage on he ocks 21LOVE S OURNEY 22Ontological orrespondence 23ource-domain origen 24arget-domain llegada مک کورمک ٢٥ در سال ١٩٨٥م کتاب نظریه ای شناختی درباب استعاره٢٦ را نوشت و در 28 این کتاب با تمرکزی ویژه بر استعاره به عنوان «کارگفت ٢٧» و بررسی معنای شمایل گونة استعاره و با به کارگیری استدلالهای فلسفی ، نظریة شناختی بدیع و یکدستی را در سه سطح طرح کرد: الف .
A 26A ognitive heory f etaphor 27peech ct 28conic 29he emantics fmetaphor 30cognitive rocess 31Kittay; va eder 32Metaphor: sCognitive orce nd inguistic tructure 33emantic eld 34LasMetáforas e a ida otidiana 35Metáfora Conocimiento 36Pedro osé hamizoDomínguez 37esquemas onceptuales 38GonzalesGarcía, osé.