ملخص الجهاز:
پس از ورود اسلام به ضرب نیروی نظامی تازیان به ایران زمین و نارضایتی های داخلی، و فروپاشی حکمرانی ساسانی و با سپری شدن دویست سال جنگ و کشتار ایرانیان به وسیله اعراب و یا به دست مردمان و اقوام غیرعرب به دین تازه در آمده- و گاه داغ تر از آش- از دوره طاهریان تا زمان صفویه شرایط زندگی برای پیروان ادیان دیگر در محدوده مرزهای سرزمین ایران فرود و فرازهای بسیار داشته است که فرود آن بیشتر بوده است.
به عنوان مثال، فشارها در عهد طاهریان در اوایل قرن سوم هجری بسیار شدت گرفته بود اما در مقابل، همزمان با حکومت آل زیار که از ناحیه طبرستان و گیلان برخاسته بودند (و نسب خویش به ساسانیان میرساندند) و نیز در عهد حکومت آل بویه (دیلمیان زیدی مذهب) که طرفدار ایران و ایرانیان بودند صدمه و حملات به زرتشتیان و پیروان سایر ادیان کاهش یافت و برای مدتی کوتاه آرامش یافتند.
البته در مواردی هم این گتو یا محله های ویژه پیروان دین های دیگر احتمالاً پیش از این نیز وجود داشته اند ولی در دوره صفویه بیشتر نمود و جلوه پیدا کردند.
حتی همان زمان یعنی سال ۱۳۴۳ خورشیدی که جلال آل احمد به دیدار یزد آمده بود با وجود پاره ای اشتباهات یا برداشت های شتاب زده که در نوشته اش دیده می شود، اما متوجه همزیستی مسلمان و زرتشتی شده بود، آنجا که نوشته:» در لفاف آداب و رسوم مردم میتوان دید که زرتشتی و مسلمان راحت با هم به سر می برند؛ یا دزد و گدا در این شهر بسیار کمتر است؛ در کوچه و خیابان (یزد) کمتر فحش می شنوی و دعوا می بینی و...