خلاصة:
هدف: بررسی نگرش مدیران مدارس نسبت به آموزش فراگیر دانشآموزان با نیازهای ویژه و عوامل موثر بر آن در استان قم، هدف پژوهش حاضر بوده است. روش: نمونهای 113 نفری از مدیران مدارس مقطع ابتدایی و راهنمایی از طریق نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. با استفاده از پرسشنامه نگرشسنج آموزش فراگیر، سعیدی و سلیمانوندی، 1386، نگرش مدیران نسبت به آموزش فراگیر، سنجیده شد. برای تحلیلهای آماری از آزمونهای آماری تی کروسکال والیس، و یومان ویتی استفاده شد. یافتهها: نتایج مبین آن بود که نگرش مدیران نسبت به آموزش فراگیر در کل مثبت است (01/0 p≤)، ولی در بین عوامل ششگانه نگرش، یعنی: فلسفه فراگیرسازی، احساس شایستگی، روابط دانش آموزان، تامین منابع لازم، جو یادگیری، و نتایج حاصل از فراگیرسازی، صرفا نگرش مرتبط با دو عامل جو یادگیری و نتایج حاصل از فراگیرسازی، مثبت بود. همچنین، نتایج حاکی از آن بود که سابقه تدریس به دانشآموزان با نیازهای ویژه، و گذراندن دورههای آموزشی ضمن خدمت در زمینه آموزش فراگیر، بر نگرش مدیران تاثیر دارد، ولی محل خدمت (شهر، روستا)، و مدرک تحصیلی بر نگرش آنان بی تاثیر است. نتیجهگیری: با توجه به آنکه نگرش نسبت به آموزش فراگیر، بهصورتکلی، در مدیران مدارس مثبت بود، ولی بررسی عوامل تشکیلدهنده آن، نشان داد که در چهار عامل: فلسفه فراگیرسازی، احساس شایستگی، روابط دانش آموزان، و تامین منابع لازم، نگرش به آموزش فراگیر مثبت نیست؛ از سویی دیگر، سابقه تدریس به دانشآموزان با نیازهای ویژه و گذراندن دورههای آموزشی ضمن خدمت در زمینه آموزش فراگیر، بر نگرش مدیران موثر بود، می توان این گونه نتیجه گرفت که باید سعی شود مدیران مدارس فراگیر از بین افرادی انتخاب شوند که سابقه و تجربه کار آموزشی با کودکان با نیازهای ویژه را داشته باشند و همچنین کارگاههای تخصصی مرتبط با عوامل آموزش فراگیر را برای آنان طراحی و اجرا کرد.
Objective: The aim of this study was to examine the principals' attitude toward inclusive education of students with special needs in Qom province.
Method: A sample consisting of 113 principals of elementary and middle schools was selected randomly. Using the inclusive education Attitude- Assessment Questionnaire(saeidy & solymanvandi، 1386)، attitudes toward inclusive education and related factors were measured. For statistical analysis، one sample t-test، Kruscal-Wallis، and U Mann- Whitney were used.
Results: Obtained total score indicated a positive attitude towards inclusive education as a (p≤ 0.001); however، among related sixfactors (i.e.، inclusion philosophy، competency sense، relationship between students with and without special needs، provided support for inclusion، learning climate and outcomes of inclusion)، only the last twoones gained positive attitudes. Also، results revealed that experience in education of students with special needs، as well as in-services education regarding inclusion education، were positively related to the principals' attitudes، but the school area (city or country) and the certificate degree had no significant impact on their attitudes.
Conclusion: It could be concluded that principals who are experienced in special education might be more competent in education of students with special needs. In addition، it would be useful to plan and present workshops regarding inclusive education.
ملخص الجهاز:
نتیجهگیری،باتوجه به آنکه نگرش نسبت به آموزش فراگیر،به-صورت کلی،در مدیران مدارس مثبت بود،ولی بررسی عوامل تشکیل-دهندۀ آن،نشان داد که در چهار عامل:فلسفه فراگیرسازی،احساسشایستگی،روابط دانشآموزان،و تأمین منابع لازم،نگرش به آموزشفراگیر مثبت نیست؛از سویی دیگر،سابقه تدریس به دانشآموزان بانیازهای ویژه و گذراندن دورههای آموزشی ضمن خدمت در زمینهآموزش فراگیر،بر نگرش مدیران مؤثر بود،میتوان اینگونه نتیجهگرفت که باید سعی شود مدیران مدارس فراگیر از بین افرادی انتخابشوند که سابقه و تجربه کار آموزشی با کودکان با نیازهای ویژه را داشتهباشند و همچنین کارگاههای تخصصی مرتبط با عوامل آموزش فراگیر رابرای آنان طراحی و اجرا کرد.
مدیران مدارس،بایستی اجرای آموزش فراگیر را بهمثابۀ یک وظیفه در نظر بگیرند و آنچه را که برایموفقیت فراگیرسازی مورد نیاز است،انجام دهند؛مدیران مدارس بایستی به نیاز و اهمیت فراگیرسازیمعتقد باشند،این مسئله باعث مشارکت افراد دیگربرای اجرای موفقیتآمیز فراگیرسازی خواهد شد؛به-&%03808SKPG038G% عبارت دیگر،مدیران مدارس با باور داشتن به آموزشفراگیر،احتمال ایجاد نگرشهای مثبت در معلمان،دانشآموزان بدون نیازهای ویژۀ آموزشی و دیگرکارکنان مدارس،نسبت به فراگیرسازی خواهند شد.
در واقع هردو گروهسطح متوسطی برای پذیرش این دسته از دانشآموزاندر مدارس عادی دارند ولی با یافتههای منگ(2008)،که نشان دادند نگرش مدیران و معلمانمناطق روستایی نسبت به فراگیرسازی مثبت و نگرشمدیران و معلمان مناطق شهری نسبت به فراگیرسازی&%03809SKPG038G% منفی است؛تفاوت دارد.
ytirohtua noitacude lacol eno ni loohcs yrranidro eht ni sdeen lanoitacude laiceps htiw nerdlihc fo noisulcni eht sdrawot sedutitta srehcaet maertsniam ot ni yevrus A.
yekrut dna sdnalrehteN eht neewteb hcraeser evitarapmoc a:sloohcs maertsniam ni sdeen lanoitacude laiceps htiw stneduts gnihcaet tuoba srehcaet loohcs yramirp fo sweiv dna egdelwonk fo leveL ehT.
iabuD morf evitcepsrep A:rotces etavirp eht ni sdeen lanoitacude laiceps htiw stneduts fo noisulcni sdrawot sedutitta 'srehcaet maertsniam yramirP.
anihc nabru dna larur ni noitacude evisulcni drawot srehcaet loohcs yramirp fo sedutitta ehT.