Abstract:
پیروزی انقلاب اسلامی از مهمترین تحولاتی است که در طول سه دهه گذشته رفتار خارجی اسرائیل و سیاستهای لابی مدافع آن (در آمریکا) را دستخوش تحول ساخته؛ تغییری که از یک سو باعث شد متغیر «تهدید ایران» در روابط میان این رژیم با آمریکا جایگاه ویژهای یابد و از سوی دیگر، این تهدید به زمینهای خاص برای تلاشهای لابی یهود در مسیر تاثیرگذاری بر سیاست خاورمیانهای واشنگتن تبدیل گردد. در این نوشتار سعی شده که بر مبنای مبحث نظری «امنیت هستیشناختی»، سه دوره تاریخی «پیروزی انقلاب اسلامی»، «دهه نود» و «مقطع پس از یازدهم سپتامبر» مورد بررسی قرار گیرد. در این بازخوانی برداشتی که در هر دوره نسبت به تهدید ناشی از ایران شکل گرفته، و عملکرد رژیم اسراییل و لابی حامی آن در آمریکا در مسیر مقابله با تهدید مزبور، مورد نظر بوده است. در این میان، بررسی ابعاد چند وجهی این رویکرد مقابلهگرا در بستر مبارزه با تروریسم، بخش محوری این مقاله است.
Machine summary:
در این باره به چند دلیل می توان اشاره کرد: الف ) بروز تحولاتی خاص در منطقه مانند پایان جنگ ایران و عراق و خاتمۀ اشغال نظامی افغانستان که به منزلۀ کاهش شدید زمینه های تهدیدآفرین برای جریان نفت و بازرگانی در سطح منطقه بود؛ ب) فروپاشی شوروی که نویدبخش پایان تهدید ناشی از دخالت و نفوذ آن دولت در خاورمیانه بود - شرایطی که بر تحدید حوزٔە فعالیت های تل آویو به عنوان متحد راه بردی آمریکا تأثیر داشت و می توانست کاهش روند کمک های آن به اسرائیل را همراه داشته باشد؛ ج) در همین ارتباط باید از حادثۀ ظهور جمهوری های تازه استقلال یافته سخن گفت ،مناطقی که بیش از تهدیدآفرینی ، به دلیل تأثیرپذیری از دخالت های اقتصادی و سیاسی غرب (و آمریکا)، از بروز فرصت های جدیدی برای آنان حکایت داشت ؛ د) عدم توانایی ارتش اسرائیل در سرکوب مقاومت مردمی در سرزمین های اشغالی و نیز احتمال الگوگیری مردمان کشورهای عربی دیگر از انتفاضه - که موجب شد ایالات متحده در تصور سابق خود از ارتش اسرائیل به عنوان «نیروی ثبات بخش در منطقه » تجدید نظر کند (کیوان حسینی ، ١٣٨٨، ص١٠٣)؛ ه) شروع نبرد خلیج فارس (حمله عراق به کویت ) در سال ١٩٩١ و افزایش چشم گیر همکاری نظامی آمریکا با شورای همکاری خلیج فارس که نشانگر آن بود که اسرائیل تنها کشوری نیست که این دولت برای حفظ منافع خود در منطقه بر آن تأکید می کند (٣٥.