Abstract:
یکی از موضوعات نقد جدید، بررسی زبان در آثار ادبی است. الگوی بررسی زبان حماسی، چگونگی زبان شعر حماسی را در سطوح گوناگون آوایی و موسیقایی، واژگانی و نحوی، بلاغی و ادبی، محتوایی و درون مایه ای بررسی می کند تا چگونگی تجلی نوع ادبی حماسه در زبان را کشف و توصیف کند. به همین منظور نگارنده در این مقاله، با استفاده از نظریات نقد جدید، به ویژه صورت گرایی و بر اساس زبان حماسی معیار (شاهنامه فردوسی) یک الگو برای بررسی زبان حماسی در سطوح گوناگون، طراحی نموده است و در هر سطح، شاخص های لازم را تبیین کرده و سپس چگونگی ظهور آن شاخص ها در زبان حماسی را، با بیان شواهدی از متون حماسی، به ویژه شاهنامه فردوسی نشان داده است تا بر اساس آن بتوان اولا به ویژگی های زبان حماسی دست یافت و ثانیا این شاخص ها را در متون حماسی منظوم آزمود و به میزان موفقیت یا عدم موفقیت شاعران حماسه سرای پس از فردوسی، در به کارگیری زبان حماسی پی برد. بر اساس همین الگو و در این مقاله مشخص شده است که مثلا باذل مشهدی، به عنوان یکی از مقلدان زبان حماسی معیار، در استفاده از زبان حماسی موفقیت چشمگیری کسب نکرده است و در برخی از وجوه زبان حماسی از جمله انواع موسیقی شعر حماسی، ترکیب سازی، جزالت شعر حماسی و تصویرسازی دچار ضعف و کاستی است.
One of the issues in modern criticism is the study of language of the literary works. The framework suggested for studying the epic language has focused on the reading of the language of epic poetry at different phonological and musical، morphological and syntactic، rhetorical and literary as well as theatrical levels in order to describe the quality of literary type of epics in language.
For this purpose، through the innovative critic theories، mainly formalism، and based on the standard epic language (Shah-nameh Ferdowsi)، the framework has been suggested for the study of the epic language at different levels. Subsequently، the paper is going to clarify the necessary indicators and illustrate the quality of them in the epic language by applying a number of evidences from epic texts، in particular Shah-nameh Ferdowsi، in order to access two goals: not only achieving the indicators of epic language but also examining them in the epic poetry and finding how the poems after Ferdowsi were or were not successful in the application of the epic language. According to this framework، it has been shown that Bazel Mashhadi، for instance، has not been successful in his using of the epic language. Moreover، the epic poetry as well as its created images، in some different aspects such as rhythms، composition and coherence، has a range of deficits as well.
Machine summary:
متمایزکنندة زبان حماسی از زبان دیگر انواع ادبی ، در تمام سطوح زبان امکان ظهور و بروز دارند، در این الگو برای زبان حماسی ، چهار سطح پیش بینی شده است : اول سـطح آوایـی و موسـیقایی ، که محل ظهور شاخص هایی است که از رهگذر نظام موسـیقایی سـبب رسـتاخیز کلمـه در زبـان می شوند، شاخص هایی مانند موسیقی بیرونی (وزن خاص)، لحن ویژه، موسیقی کناری (نوع قافیه و ردیف )، موسیقی درونی (واجآرایی ، صدامعنـایی ، سـجع ، جنـاس، تکـرار)، فراینـدهـای واجـی و واحدهای زبرزنجیری نوشتار در این سطح قـرار دارنـد؛ دوم سـطح واژگـانی و نحـوی کـه در آن شاخص های واژگانی و نحوی زبان حماسی در مد نظر قرار می گیرند، شاخص هـایی ماننـد بسـامد بالای واژگان حماسی و حسی ، بسامد بالای ترکیبات حماسـی ، بسـامد بـالای صـفات حماسـی و صفات جانشین اسم ، بررسی درصد لغات فارسی و بیگانه ، بسامد بالای افعـال پیشـوندی و سـاده، تقدیم و تأخیرها به ویژه تقدیم فعـل ، انسـجام و پیونـد اسـتوار کـلام، صـلابت و طنطنـة زبـان و ساختارهای نحوی خاص در این سطح بررسی می شـوند؛ سـوم سـطح بلاغـی و ادبـی کـه در آن شاخص هایی بررسی می شوند که به اعتبـار زیباشناسـی و تصـویرسـازی سـبب برجسـتگی زبـان حماسی می شوند، شاخص های ادبی ای ماننـد مبالغـه ، تشـبیه ، بـه ویـژه تشـبیهات محسـوس بـه محسوس، استعاره با مشبه به های خاص حماسه ، کنایات، مراعـات نظیرهـا، ایجـاز، عـدم تعقیـد و بیان نمایشی در این سطح از زبان بررسی می شوند؛ چهارم سطح محتـوایی و معنـایی کـه در آن عواملی که از رهگذر مضمون و محتوا، در شعر حماسی سبب برجستگی مـی شـوند، مـورد توجـه قرار می گیرند، عواملی مانند عظمت و علو معنا، وجود بن مایه هـای خـاص شـعر حماسـی ، ماننـد وجود ابرمرد، حوادث خارقالعاده، نبردهای تن به تن ، نامپوشی ، رجزخوانی ها و چگونگی تأثیر آنهـا در زبان حماسی ، در این سطح بررسی می شوند.