Abstract:
مساله آغاز پیدایش جعل حدیث یکی از مسائل مهم تاریخ حدیث است که از سوی محققان فریقین آرای متفاوت و گاه متناقضی در باره آن ابراز شده است. یکی از این آرا متعلق به عمر بن حسن بن عثمان فلاته، از نویسندگان معاصر اهل سنت است که کتاب الوضع فی الحدیث او از مهم ترین منابع موجود در مطالعات وضع شناسی به شمار می رود. وی با نقد آرای دیگران و طرح مستنداتی تاریخی کوشیده است تا پیدایش احادیث موضوع را در ثلث آخر قرن نخست هجری و حدود سال 67 هجری اثبات نماید. این پژوهه می کوشد تا با تحلیل دیدگاه عمر فلاته در دو رویکرد سلبی و ایجابی و نقد روشمند آن بر پایه باور های اهل سنت، وقوع جعل حدیث در زمان حیات پیامبر _ صلی الله علیه و آله _ را اثبات نماید و پی آمد های این نظریه را _ که پیراستن دامان صحابه از غبار جعل و معرفی شیعیان به عنوان متهمان اصلی وضع حدیث است _ معرفی نماید.
Machine summary:
این پژوهه میکوشد تا با تحلیل دیدگاه عمر فلاته در دو رویکرد سلبی و ایجابی و نقد روشمند آن بر پایه باورهای اهل سنت، وقوع جعل حدیث در زمان حیات پیامبر _ صلی الله علیه و آله _ را اثبات نماید و پیآمدهای این نظریه را _ که پیراستن دامان صحابه از غبار جعل و معرفی شیعیان به عنوان متهمان اصلی وضع حدیث است _ معرفی نماید.
4 نقد آرا و مستندات مخالفان غیر از عمر فلاته، شماری از نویسندگان اهل سنت نیز در باره تاریخ پیدایش احادیث موضوع اظهار نظر کردهاند که آرای آنان مخالف دیدگاه عمر فلاته است؛ چنان که برخی مانند احمد امین مصری بر این باورند که پدیده وضع حدیث از زمان حیات پیامبر _ صلی «لم یثبت ان احدا منهم [الرعیل الاول من اصحاب رسول الله _ صلی الله علیه و آله _] تجرأ علیه بکذب» (الوضع فی الحدیث، ج1، ص178).
2 این در حالی است که اگر روایت ابن عباس تنها با همین عبارت نقل شده بود، شاید برداشت عمر فلاته از مضمون روایت (احتیاط اصحاب در پذیرش احادیث نبوی) قابل قبول به نظر میرسید؛ اما وقتی دیگر نقلهای این روایت را _ دست کم در همان منبع مورد استناد وی _ از نظر میگذرانیم، در مییابیم که قراینی متنی موجود در حدیث، از وقوع پدیده جعل حکایت میکند؛ چنان که مسلم در صحیح خود آورده است: فقال له ابن عباس: انا کنا نحدث عن رسول الله _ صلی الله علیه و آله _ إذ لم یکن یکذب علیه، فلما رکب الناس الصعب والذلول ترکنا الحدیث عنه.