Abstract:
این نوشتار ترجمه و نقد مقاله «آراء نویسندگان اروپایی درباره قرآن» است که در کتاب فرهنگ لغت اسلام تالیف توماس پاتریک هیوگز در لندن به چاپ رسیده است. وی در این مقاله آرای سه خاورشناس (سیل، پالمر و لین پول) را درباره قرآن گزارش کرده است.
در نوشتار حاضر، پس از نقل آرای هریک از خاورشناسان، اشتباهات و اشکالات هر نویسنده را نسبت به قرآن مشخص نموده شده و در قالب نقد به رفع شبهات همچون تالیف قرآن توسط حضرت محمدصلی الله علیه و اله و سلم و غیر وحیانی بودن آن، کاهش فصاحت قرآن کریم در بخشی از سوره ها، وجود تناقضات در قرآن، وجود سوره های ناهمگون و نامتجانس در قرآن مخصوصا سور مدنی و تکرارهای کسل کننده در قرآن پرداخته است. هر یک از این شبهات با مستندات علمی مورد بررسی و نقد قرار گرفته و پاسخ درخور به آنها داده شده است.
This paper is the translation and critical review of ‘the European scholars’ view about the Qur’an’، which had been published in the kitab e farhang e lughat e Islam [the book of Islamic terminology] written by Thomas Patrick in London. He has narrated the opinion of three orientalists about the Qur’an namely Sale، Palmer، Lane Poole.
In this paper، after narrating the views of each orientalists and observing their mistakes and doubts about the Qur’an and their misunderstandings such as writing the Qur’an by the Prophet Muhammad and rejecting the view of its being revealed and believing certain portion of the Qur’an and surats lacking eloquency، existence of contradictory things in the Qur’an، and presence of Heterogeneous and disparate issues in the Qur’an in particular، in Medinanian Surat where dull repeatation has frequently occurred، has been dealt with. All these issues have been critically dealt with academic and authentic approach and a proper answer to these issues have been placed.
Machine summary:
در نوشتار حاضر، پس از نقل آرای هریک از خاورشناسان، اشتباهات و اشکالات هر نویسنده را نسبت به قرآن مشخص نموده شده و در قالب نقد به رفع شبهات همچون تألیف قرآن توسط حضرت محمد( و غیر وحیانی بودن آن، کاهش فصاحت قرآن کریم در بخشی از سورهها، وجود تناقضات در قرآن، وجود سورههای ناهمگون و نامتجانس در قرآن مخصوصاً سور مدنی و تکرارهای کسل کننده در قرآن پرداخته است.
به همین دلیل او نه تنها از مهارت خود در حد اعلی در وحیهای ادعا شدهاش سود جسته است تا آنکه این متانت و علو سبک را حفظ کند ـ که به نظر میرسد این سبک، با عظمت آن ذات و موجودی که پیامبر وی را خالق این سخنان میداند ناسازگار نیست (این سخنان در خور چنان ذاتی است) ـ و از شیوه نبوی عهد عتیق تبعیت نماید، بلکه او حتی از دیگر فنون بلاغی و خطابی دریغ نکرده است.
اگر چه این حقیقت که پیامبر اکرم( همعصران خود را برای آوردن شبیه قرآن به هماوردی میطلبید (بقره/23)، در نگاه اول عجیب است، اما همان طوری که نولدکه خاطر نشان ساخته، این هماوردی بیشتر مربوط به موضوع و مفهوم توحید و وحی در قالب الفاظ الهی مربوط است نه صرفاً سبک نگارش.
ولی باید این مطلب را نیز متذکر شویم که خود کلمات، عبارات و آیات قرآن کریم برای عربی یک قاعده و گرامر است و اساساً به همین دلیل است که اغلب کتابهای دستوری و گرامری و حتی بلاغی و ادبی عربی مملو از مثالها و نمونههای مختلفی از آیات و عبارات قرآنی است.