Abstract:
چکیده امروزه دکارت بهغلط یک فیلسوف سکولار شناخته میشود. ما در این مقاله برآنیم نشان دهیم که در نظام فلسفی او، خداوند از جایگاه والایی برخوردار است و مبنای آن نظام را تشکیلمیدهد. خداوند در نظام فلسفی دکارت نهتنها مبنای مابعدالطبیعه، بلکه مبنای علم و اخلاق است. در فلسفۀ دکارت، قدرت و علم الهی منشأ هر واقعیتی است؛ منشأ هرآنچه وجود دارد و نیز منشأ شناخت بشری از هرآنچه وجود دارد. خداوند نهتنها منشأ خلقت طبیعت است، بلکه منشأ خیر اخلاقی نیز هست و نور طبیعی عقل، که خداوند آن را در نهاد ما قراردادهاست، نهتنها ما را قادر میسازد که ساختار ریاضی جهان را درک کنیم، بلکه به ما توان درک ارزشهای اخلاقی را میدهد.
Machine summary:
بنابراین ، اظهار ژان پل دوم مبنی بر اینکه در فلسفة دکـارت ، حتـی خـالق تحـت نفـوذ کوژیتو قراردارد، شاید از حیث شناخت شناسی درست باشد؛ یعنی ، از آن حیث که تأمل گـر دکارتی تصوراتی را که در درون خود می یابد مورد بررسی قرارمی دهـد و یکـی از آنهـا را یعنی تصور خدا را برای تحقیق خاص جدا می سازد، اما روش دکارت در تأمل سوم دقیقـا این است که بر محتوای آن تصور تمرکز کند تا مبرهن سازد که آن تصور ممکن نیسـت از منابع درونی خود او به عنوان یک نفس متفکر ساخته شده باشد، بلکه مستلزم وجود واقعـی یک خالق قائم به ذات است ؛ کسی که به هنگام خلق من ، این تصور را در من نهاد تا در واقع مانند نشانة صنعتگری باشد که بر کالای خود مهر می زند (همان : ٧٠).
علوم برای رسیدن به حقیقت باید ایـن نقـاب هـا را کنـار بگذارند و در عوض به مفاهیم کمی دقیق ریاضی رجوع کنند که توسط پرتو عقـل بـر هـر نفسی آشکار می شود، چنان که دکارت در گفتار آن را چنین طرح می کند: من قوانین خاصی را ذکر کردم که خداوند در طبیعت بنا کرده است و مفاهیم آنها را در ذهن ما نهاده است ، به طوری که پس از تأملات کافی نمی توانیم شک کنیم که آن قوانین دقیقا در هر چیزی که در جهان وجود دارد یا رخ می دهد، مشاهده می شوند (٢٩٤ :٢٠٠٨ ,Cottingham).