Abstract:
بحران سالار در خراسان از مهمترین بحرانهای دوره قاجار است. با توجه بهگستردگی و ابعاد گوناگون، میتوان آن را از زوایای مختلف مورد مطالعه و تجزیه و تحلیل قرار داد. در تحقیق حاضر تلاش شده است زمینهها و مراحل شکلگیری بحران سالار مورد بررسی قرارگیرد و به این پرسش پاسخ داده شود که مهمترین زمینهها، ابعاد و مراحل شکلگیری این بحران چه بوده است؟ نکته بارز و قابل توجه در این مقاله، بهرهگیری از چارچوب نظری در مبحث بحران و مدیریت بحران و تلاش برای تجزیه و تحلیل وقایع تاریخی در چارچوبی بینرشتهای مرکب از تاریخ، جامعهشناسی و علوم سیاسی است. تأکید نگارندگان بر پررنگ نشان دادن مباحث نظری و تبیین و تعریف ابعاد مفاهیم بحران و مدیریت بحران با هدف افزودن بر غنای مباحث و بهرهگیری از دیگر دانشها در مسیر تقویت تحلیلهای تاریخی صورت گرفته است. بخش عمدهای از گسترش بحران سالار را میتوان ناشی از ضعف عملکرد و مدیریت بحران غلط دولت مرکزی در دوره محمدشاه و صدارت آقاسی دانست. کارکرد منفی دولت مرکزی در این مقطع تأثیر قابل توجهی بر گرایش بخشهایی از نخبگان و جامعه به سالار و آصفالدوله و تعمیق بحران و افزایش شکاف بین حاکمیت و جامعه داشته است. از دیگر نکات قابل توجه این که بحران سالار بر زمینهای از اختلافات و منازعات درونایلی و درونحاکمیتی شکلگرفت و در بستر قدرتطلبی برخی نخبگان سیاسی درون حاکمیت از جمله آصفالدوله و سالار و همچنین نارضایتی اهالی از عملکرد دولت مرکزی رشد کرد و در چارچوب سیاست انگلیس برای تشکیل دولتهای کوچک در شرق ایران و تضعیف دولت مرکزی ایران و شخص امیرکبیر، قوت یافت و در نهایت با مدیریت دولت مرکزی بر محور میرزا تقیخان امیرکبیر، که میتوان از آن با عنوان یک مدیریت بحران موفق یاد کرد، مهار شد.
In sistan، “land” has always been the main factor in several historic events and developments so that during centuries، it has led to the creation of an old، consistent، ongoing land management system which is in accordance with the environmental، social and economic conditions. The process continued until the kingdom of Nasser al-Din Shah Qajar. At the beginning of his kingdom، lands of Sistan were declared government properties and were given to commanders and tribal chiefs as rental lands. By this vicissitude، other kinds of ownership in the area were over. This procedure was ongoing up to 1931; in this year، the government ordered to make changes and transferred the lands as rental stock to the whole residents of Sistan. This rental method was being performed for about five years، from 1932 to 1938. In this year، the council of ministers passed the law of selling lands. But، what they did could not finish territorial problems and disputes arising from that. Such prowling was simultaneous with government efforts to reduce the power of landowner commandants. Ownership changes in sistan، during the era of Pahlavi I، can be divided into three phases: rental، managerial and private. In the present article، the role of land and its developments during the period of Pahlavi I are addressed، based on historic reports and documents as well as a descriptive-analytical method.
Machine summary:
این هیئت وظیفه داشت در محل تحقیق کند و پس از صورت برداری از روستاها، جمعیت آنها و لیست مستأجرین و میزان مالکیت آنان و تعداد زارعان به تقسیم اراضی بپردازد و در موارد مورد اختلاف نیز داوری و حکمیت کند (اسناد ملی، ش: 4-1/240024490).
موضوع اراضی باتلاقی و نیزار سیستان نیز باعث گردید عده ای از کارشناسان دولت در سال 1310 ش جهت بررسی آن عازم این منطقه شوند (اسناد ملی، ش: 1/240040552).
از جمله مواردی که پس از تقسیم اراضی در این منطقه سیستان دیده می شد، تصرف عدوانی بود که برخی خوانین و سرداران زمین های افراد ضعیف را به زور تصاحب می کردند.
با این وجود اغلب سرداران منطقه بنابر ملاحظاتی مورد توجه دولت بودند، آن چنان که شوکت الملک علم در پی بالا گرفتن موضوع ادعای ارباب مهدی یزدی و سردارامین نارویی به تهران این گونه نوشت: «در سال 1314ش، هنگامی که ملک محمد علی کیانی و محمد امین نارویی و نظر نارویی خواهان سهام بیشتری از اراضی بودند؛ بدلیل درگیری های مرزی که توسط مرزداران افغانستان ایجاد شده بود، اراضی بیشتری به آنها واگذارشد» (اسناد ملی، س و ب، ش: 10/94320).
دولت برای اسکان ایلات و عشایر منطقه تصمیم به واگذاری زمین به آنان گرفت و این امر را عامل پیشرفت امور فلاحتی و عمرانی سیستان می دانست (اسناد ملی، ش: 9/230001622).