Abstract:
ارتباط بین استراتژی، سیستم های کنترلی مبتنی بر حسابداری مدیریت و عملکرد، توجه فراوانی را در پژوهش های حوزه حسابداری و مدیریت جلب کرده است. هدف اصلی این مطالعه ارزیابی این است که آیا انطباق حسابداری مدیریت استراتژیک و استراتژی، موجب بهبود عملکرد می گردد یا خیر. علاوه براین، تاثیر حسابداری مدیریت استراتژیک و استراتژی نیز بر عملکرد مورد آزمون قرار می گیرد. نمونه نهایی این پژوهش دربرگیرنده 41 شرکت پذیرفته در بورس اوراق بهادار تهران است. همچنین به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده شده است. برای آزمون فرضیه های پژوهش از رگرسیون و خوشه بندی استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بکارگیری استراتژی جویا و تکنیک های هزینه یابی (یک دسته از تکنیک های حسابداری مدیریت استراتژیک)، عملکرد را بهبود می بخشد. همچنین نتایج آشکار ساخت که انطباق حسابداری مدیریت استراتژیک و استراتژی، موجب بهبود عملکرد می گردد.
The relationship between strategy, management accounting based control systems and
performance has commanded significant attention in the accounting and management research
domains. The main purpose of this study is to appraise whether strategic management
accounting’s alignment with strategy can improve performance. Also, this study examines the
impact of strategic management accounting and strategy on the performance. For processing
and testing hypotheses, regression and clustering methods are used. The final sample used for
this study consists of 41 companies listed in Tehran stock exchange. Also, data were collected
using a questionnaire. Results showed that apply prospector strategy and costing techniques (a
bunch of strategic management accounting techniques) improve the performance. Also, the
findings reveal that strategic management accounting’s alignment with strategy improve the
performance.
Machine summary:
2-2- استراتژی تجاری در بررسی استراتژی شرکت ها، روشهای میلز و اسنو<EndNote No="178" Text="Miles and Snow"/> (1978)، گوپتا و گوینداران<EndNote No="179" Text="Gupta and Govindarajan"/> (1984) و پورتر<EndNote No="180" Text="Porter"/> (1980 و 1985) بیشترین توجه را به خود جلب نمودند، زیرا همانطوری که لنگ فیلد- اسمیت (1997) به آن اشاره نموده است، آنان دسته بندی شرکت ها بر اساس ویژگی های (ظاهرا) مشابه را امکانپذیر می سازند.
سینکونی و تنوسی<EndNote No="183" Text="Cinquini and Tenucci"/> (2009) نیز یافتند که حسابداری مشتری، نظارت بر موقعیت رقابتی، ارزیابی عملکرد رقیبان برمبنای صورتهای مالی منتشر شده و هزینه یابی کیفیت، بیشترین کاربرد را در شرکت های ایتالیایی دارند و شرکت هایی که استراتژی های پدافندگر و تمایز در هزینه را اتخاذ می کنند، تمایل بیشتری به استفاده از تکنیک های حسابداری مدیریت استراتژیک دارند.
بنابراین فرضیه سوم و نهایی پژوهش را می توان به این شکل تنظیم نمود: فرصیه سوم: انطباق استراتژی تجاری بکار گرفته شده و تکینک های حسابداری مدیریت استراتژیک مورد استفاده، موجب بهبود عملکرد می گردد.
برای محاسبه انطباق بکارگیری تکنیک های حسابداری مدیریت استراتژیک و استراتژی تجاری، نیز با توجه به روش مورد استفاده توسط کادز و گولدینگ (2007)، سینکونی و تنوسی (2009) و کادز و گولدینگ (2012)، از شیوه خوشه بندی<EndNote No="198" Text="Clustering"/> داده های استفاده شده است.
به این منظور، تأثیر میزان بکارگیری تکنیک های حسابداری مدیریت استراتژیک و نوع استراتژی تجاری بر عملکرد شرکت مورد بررسی قرار گرفت.
مهمترین استدلال این پژوهش نیز تأثیر مثبت انطباق در استراتژی تجاری و بکارگیری تکنیک های حسابداری مدیریت استراتژیک شرکت بر عملکرد آن بوده است.