Abstract:
امروزه با فروپاشی نظامهای مادی، مارکسیسم و فرویدیسم، خلأ ناشی از فقدان ایمان و معنویت و بهدنبال آن، نیاز بشر به معنویت و عرفان بیشتر احساس میشود. پائولوکوئلیو، رماننویس مشهور برزیلی، نویسندهای است که با زیرکی از این فرصت و موقعیت استفاده کرده و بهمنظور پرکردن خلأ معنوی موجود در جهان، داستانهایی بهظاهر عرفانی مینویسد. وی اندیشههای عرفانی خود را از عناصر بومی و اعتقادات مذهبی هر آئین و منطقهای وام گرفته است. شمنیسم، تائوئیسم و عرفان سرخپوستی، از جمله مواردی است که بیشترین تأثیر را بر اندیشه و آثار وی داشتهاند. طبیعتگرایی، سحر و جادو، مواد مخدر، رقص و موسیقی و روابط آزاد جنسی، از عناصر مشترک بین شمنیسم، تائوئیسم و عرفان سرخپوستی است که البته در ادبیات عرفانی پائولوکوئلیو بازتاب گستردهای داشته است.
Machine summary:
"شمنیسم و آیین تشرف داوطلب مقام شمنی، به هر طریقی که انتخاب شود، تنها وقتی مورد تأیید قرار میگیرد که دو نوع تعلیم را فراگیرد: یکی از این تعالیم، خلسه است و دیگری سنت.
مواد مخدر، مشروبات الکلی، جذبه، خلسه، رقص، آواز، و روابط جنسی از دیگر عناصر آیین شمنی است که بازتاب همة این موارد را در زندگی شخصی، اندیشه و آثار کوئلیو فراوان دیده میشود.
برخی دیگر نیز دون خوان را یکی از شمنهای بسیار معروف میدانند که بهواسطة کتابهای کارلوس کاستاندا به شهرت فراوانی دست یافته است.
علاوه براین، رؤیابینی، جنون اختیاری، حرکات جادویی، تردید در وجود جهان خارجی، شکستن تابوی عادتها وپذیرش مرگ بهعنوان مشاور، از دیگر تعالیم عرفان سرخپوستی است که دون خوان به کاستاندا میآموزد (حسینیان، 1390، ص 52-54).
یکی از این تمرینها، «تمرین گوش سپردن» است (کاستاندا، 1388، ص 245) که کوئلیو نیز همین تمرین را از استادش فراگرفته و در کتاب خاطرات یک مغ به نگارش درآورده است (کوئلیو، 1385ب، ص 188).
2. سحر و جادو وجود دارد و حقیقت آن مورد تأیید قرآن کریم و روایات نیز هست، اما این بدینمعنا نیست که اعمال خارق عادتی که جادوگران انجام میدهند، دلالت بر عظمت معنوی و مقام و منزلت آنها در پیشگاه خداوند متعال میکند.
اما باید توجه داشت که منابع فکری کوئلیو و اندیشههای برآمده از آن، علاوه بر اینکه از نظر اسلام و سایر ادیان توحیدی، باطل بوده و غیرقبول است، از لحاظ علمی نیز نادرستی و بطلان آنها اثبات شده است."