Abstract:
زن در جامعه بشری و از ابتدای تاریخ تا کنون، شریک زندگی مرد تلقی میشود و بخش وسیعی از اندیشهها، احساسات و عواطف مرد متوجه زن میباشد. در همه دورههای تاریخی مختلف ادبیات عرب و ادبیات فارسی، تصویری از زن در قالب شعر و نثر ادبی دیده می شود. این مقاله به بررسی شعر نزار قبانی شاعر برجسته ادبیات معاصر عرب معروف به «شاعرالمرأة»، و همچنین شعر فروغ فرخزاد که در ادبیات معاصر فارسی به عنوان تاثیرگذارترین «شاعر زن» تلقی میشود میپردازد. از این رهگذر میتوان به تأثیر این دو شاعر معاصر در شعر و جامعه معاصر در خصوص جایگاه زن پی برد.
Machine summary:
این مقاله به بررسی شعر نزار قبانی شاعر برجسته ادبیات معاصر عرب معروف به «شاعر المرأة»، و همچنین شعر فروغ فرخزاد که در ادبیات معاصر فارسی به عنوان تاثیرگذارترین «شاعر زن» تلقی میشود میپردازد.
از این روی دو گفتار را به بررسی جایگاه زن در شعر شاعران معاصر ادبیات فارسی و عربی را اختصاص قرار داده است؛ که در هر گفتار ابتدا به بیان و تحلیل نمونههایی از توصیف جایگاه زن در میان سایر شاعران معاصر ادبیات فارسی و عربی و سپس به بررسی چنین جایگاهی در هر کدام از آثار ادبی فروغ فرخزاد و نزار قبانی مورد لحاظ قرار داده است.
انگار همان کاری که فروغ با کشف شاعرانه خود و پیرو آن کشف ذات زن کرد، نزار نیز با اینکه مرد بود، با کشف شاعرانه زن برای شعر عرب انجام داد، و این موضوع به شکلهای متفاوتی مثل مدح، ذم، محبت، عشق و...
در شعر عربی و فارسی از دورههای گذشته به موضوع سیمای زن و نشاندادن چهرههای مجازی و گاه حقیقی آن، در آثار بسیاری از شاعران و نویسندگان در حد تصویر دیده میشود؛ ولی در عصر معاصر، شاعران به مسائل اخلاقی و اجتماعی و روحی و حسی زن توجه بیشتری کرده، و با گامبرداشتن در این مسیر، سعی در کشف هرچه بیشتر «ذات زن» داشتهاند که نسبت به «ذات مرد» به دلایل مختلف پنهانتر و گنگتر مانده است.