Abstract:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی روش درمانی پس خوراند زیستی و روش چند حسی فرنالد روی کودکان مبتلا به نارساخوانی بود. بدین منظور سه نفر دانش آموز پسر و سه نفر دانش آموز دختر نارساخوان به صورت نمونه گیری در دسترس از مراکز پنجگانه تبریز انتخاب شدند؛ وبه صورت تصادفی به سه گروه دو نفری (یک نفر دختر و یک نفر پسر) تقسیم شدند. گروه اول هم درمان پس خوراند زیستی دریافت نمود و هم درمان فرنالد (به صورت یک جلسه در میان)، گروه دوم فقط درمان پس خوراند زیستی و گروه سوم فقط درمان فرنالد دریافت نمود. پژوهش حاضر در چارچوب طرح تجربی تک موردی با استفاده از طرح خطوط پایه منفرد به انجام رسید. در راستای آن 20 جلسه برای هر روش با پیگیری دو ماهه و سه ماهه اجرا شد و به منظور ارزیابی پیشرفت این کودکان از آزمون خواندن و نارساخوانی نما استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد همه آزمودنی ها پیشرفت کرده اند و این پیشرفت در پیگیری دو ماهه و سه ماهه پایدار بود. درمان به صورت ترکیبی بهترین نتیجه را داشت و دانش آموزانی که به روش فرنالد آموزش دیده بودند نسبت به دانش آموزانی که درمان پس خوراند زیستی دریافت نموده بودند از وضعیت بهتری برخوردار بودند. همچنین درمان به روش پس خوراند زیستی به رشد درک مطلب دانش آموزان و درمان به صورت فرنالد به رشد بیانی دانش آموزان کمک نمود؛ در حالی که درمان ترکیبی (پس خوراند زیستی به علاوه فرنالد) روی هر دو متغیر تاثیر داشت.
Machine summary:
والکــر١ و نــورمن ٢ (٢٠٠٦) در پژوهشــی تفــاوت QEEG کودکــان نارســاخوان را بــا کودکان عادی مورد بررسـی قـرار دادنـد و نابهنجاریهـای EEG آن هـا را بـا پـس خورانـد زیستی آموزش دادند و این پژوهش بر روی ١٢ کـودک نارسـاخوان بـه مـدت ٣٠ الـی ٣٥ جلسه انجام گرفت .
مربیان و متخصصـان بسـیاری بـرای تـرمیم و تقویـت یـادگیری ، بـه اسـتفاده از حـواس مختلف این کودکان و تحریـک آن هـا پرداختـه انـد، امـا روش فرنالـد کـه در آن تـوازن و تعادلی برای استفاده از حس بینایی ، حس شنوایی و حس لامسه مـورد نظـر اسـت ؛ و آن را روش تعقیب حسی نیز می گویند، از بقیه روش های چندحسی کامـل تـر و دسـتورعمل هـای آن مشخص تر است .
بعـد از دو مـاه بـرای آزمـودنی هـایی کـه بـا روش پس خوراند زیستی آموزش دیده بودند (درمان پس خوراند زیستی را به طور تدریجی قطـع می کنند)، یـک جلسـه آموزشـی بـه روش پـس خورانـد زیسـتی اجـرا شـد؛ (چـون درمـان پس خوراند زیستی به صورت تدریجی قطع می شود) بعد آزمون خواندن و نارساخوانی نمـا اجرا گردید؛ ولی برای گروه فرنالد فقط آزمون نما اجرا شد یعنی آموزشی در کـار نبـود و این جلسه پیگیری اول محسوب می شد.
این حقایق قویا بیان می کننـد کـه بـرای کودکـان مبتلا به اختلال یادگیری دارای نابهنجاری های EEG، تقویت کردن کاهش ضـریب تتـا/آلفـا ممکن است روندی را به سوی بهنجارسازی EEG و در نتیجه ، پیشرفت توانایی هـای رفتـاری و شناختی ایجاد کند (استرمن و اگنر، ٢٠٠٦).