Abstract:
تأثیر تحولات سریع و دگرگونیهای اقتصادی و فرهنگی ـ اجتماعی در ادبیات قرون اخیر امری انکارناپذیر است. مکتب ادبی «رمانتیسیسم» با گرایش به طبیعت و پناهجویی به آن و رویکرد عاشقانه به عناصر سادة طبیعی، که با فطرت انسانی همخوانی دارد، در حقیقت کوششی برای رخنه به ماورای واقعیت است. در میان عناصر این مکتب «روستا»، بهمنزلة رمز بازگشت به فطرت و ارزشهای اصیل انسانی و رجوع به دنیای پاک کودکی، و «شهر»، بهمنزلة رمز پیچیدگی و شلوغی و غربت و تنهایی، از زاویة دید شاعران گوناگون با ملیتهای مختلف مطرح شده است. در این اثر پژوهشی، تطبیقی میان نگاه دو شاعر ایرانی و عرب معاصر، زندهیاد «قیصر امینپور» و «جودت فخرالدین»، صورت گرفته است تا به دلیل وجود زمینههای اشتراک فراوان به تأثر هر دو شاعر از گرایشهای یادشده پرداخته شود.
Machine summary:
"قیصر دربارة کودکانی که از روستا بـه شـهر آمـده انـد و بـا فقـر و نـداری زنـدگی می گذرانند می گوید: پرندگان مهاجری که از روستا به شهر می گریزند پرندگانی که به مدرسة شبانه می روند پرندگانی که با بال های وصله دار پرواز می کنند پرندگانی که در حاشیة پیاده رو می خوابند (امین پور، ١٣٧٠: ٩) یا آن جا که از زبان کودک فقیر دیگری می گوید: ما حاشیه نشین هستیم ، مادرم می گوید: پدرت هم حاشیه نشین بود، در حاشیه به دنیا آمد، در حاشیه جان داد، و در حاشیه مرد من در حاشیه به دنیا آمدم در حاشیه بازی کردم همراه سگ ها و گربه ها و مگس ها در حاشیة زباله ها گشتم تا چیز به درد بخوری پیدا کنم (همان : ٢٢) ادبیات پارسی معاصر، سال سوم، شمارة دوم، تابستان ١٣٩٢ پرداختن به پدیدة فقر و مشکلات مادی در شعر قیصر فراوان به چشـم مـی خـورد، امـا جودت فخرالدین به هر دو نوع فقر، فقر مادی و فقر معنوی ، در اشعار خود اشاره می کنـد."