Abstract:
پژوهش حاضر به ارائۀ رویکردی جایگزین در تصمیمگیری و بهکارگیری آن در انتخاب بهترین بالگرد نظامی از میان گزینههای موجود میپردازد. برای این کار، پس از شناسایی معیارهای ارزیابی و انتخاب بالگردهای نظامی، از روش تحلیل مؤلفههای اصلی برای تعیین اوزان اهمیت این معیارها استفاده شد. سپس این اوزان در صورتبندی مدل برنامهریزی آرمانی بهکار رفت. درنهایت با اجرای مدل برنامهریزی آرمانی، بهازای پارامترهای متناظر با گزینههای در دسترس، ضمن رتبهبندی گزینهها، امکان انتخاب بهترین گزینه فراهم شد. مزایای متعددی چون، اتکای کمتر به نظرات ذهنی و ادراکات فردی و تأکید بیشتر بر دادههای واقعی، حذف همخطیهای چندگانه بین شاخصهای ارزیابی، کاهش چشمگیر ابعاد مسئلۀ ارزیابی بدون ریزش قابل توجه اطلاعات، انعطافپذیری در مواجهه با معیارهای کمی و کیفی و سهولت بهکارگیری، حکایت از قابلیت بالای این مدل در حل مسئلۀ ارزیابی و انتخاب گزینهها دارد.
This study provides an alternative approach to decision making and its application in selecting the best attack helicopter. In this way، Principal Component Analysis (PCA) is used to find the weights of the criteria after identifying the effective criteria for the evaluation and selection of attack helicopters. These weights، then، applied in the objective function of Goal Programming (GP) model. Finally، the best option was selected through implementing GB model per corresponding parameters for the available options. Several advantages of the model،such as less reliance on user’s perceptions and subjective opinions، greater emphasis on real data، removing multicollinearity among the evaluation criteria، significant reduction of evaluation problem dimensions without much loss of information، flexibility in the application of quantitative and qualitative criteria، and ease of application show the proposed approach is more capable in solving the evaluation and selection problem.
Machine summary:
مدل ترکيبي تحليل مؤلفه هاي اصلي و برنامه ريزي آرماني براي انتخاب بالگردهاي نظامي رحيم فوکردي ١، رضا عليخاني ٢، محسن صادق عمل نيک 3 پژوهش حاضر به ارائة رويکـردي جـايگزين در تصـميم گيـري و بـه کـارگيري آن در انتخاب بهترين بالگرد نظامي از ميان گزينه هـاي موجـود مـي پـردازد.
بـراي ايـن کـار، پـس از شناسايي معيارهاي ارزيابي و انتخاب بالگردهاي نظامي ، از روش تحليل مؤلفه هاي اصلي بـراي تعيين اوزان اهميت اين معيارها استفاده شد.
مزاياي متعددي چون ، اتکاي کمتر به نظرات ذهني و ادراکات فردي و تأکيد بيشتر بر داده هـاي واقعي ، حذف هم خطي هاي چندگانه بين شاخص هاي ارزيـابي ، کـاهش چشـمگير ابعـاد مسـئلة ارزيابي بدون ريزش قابل توجه اطلاعات ، انعطاف پذيري در مواجهه با معيارهاي کمي و کيفي و سهولت به کارگيري ، حکايت از قابليت بالاي اين مدل در حل مسئلة ارزيابي و انتخاب گزينه هـا دارد.
در پژوهشي مروري (هو، ژو و دي ، ٢٠١٠)، اين فرايند دومين روش پرکاربرد پس از روش تحليل پوششي داده ها و در تلفيق با مدل برنامه ريزي آرماني ، نخستين رويکرد تلفيقي پرکاربرد در ميـان روش هاي ارزيابي و انتخاب تأمين کننده شناسايي شده اسـت .
يکـي از کاربردهـاي مهـم فراينـد تحليل سلسله مراتبي در ارزيابي و انتخاب سامانه هاي تسليحاتي است ؛ بـه طـوري کـه در معـدود مقاله هاي چاپ شده (داگدويران ، ياووز و کيلينک ، ٢٠٠٩)، ارزيابي و انتخاب ايـن نـوع سـامانه هـا به کمک فرايند مذکور، وجه اشتراکي غالب شمرده مي شود.