Abstract:
در شماری از منابع اهل سنت، در ارتباط با حفاظت از جان رسول گرامی اسلام (ص) روایات گوناگونی وارد شده است. این روایات با تکیه بر فراز: «والله یعصمک من الناس» از آیه «ابلاغ»، بدون توجه به شان نزول و ارتباط آن با دیگر فرازها، در صدد القای داستان هایی هستند که گویا تا قبل از نزول آیه مزبور، نگهبانانی پیامبر (ص) را حفاظت می کردند و پس از ضمانت مستقیم الهی مبنی بر حفظ جان پیامبر، نیاز به نگهبانان برطرف شده، پیامبر آنان را آزاد ساخت. بررسی این روایات، گویای حقایق مهمی از مظلومیت امیرمومنان علی(ع) است، در این نوشتار، ضمن تبیین فرازهای آیه «ابلاغ» و بیان مشترکات آن بین فریقین، روایات مزبور در چهار گروه طبقه بندی شده و با استفاده از منابع تاریخی و عرضه این گروه ها بر آیه، نادرستی آن ها مورد تاکید قرار گرفت.
There are different traditions in some Sunni sources concerning the protection of the Prophet’s life. These narratives، relying upon this part of the verse of Iblagh [Notification]: "Wa Allah Yusimuka min al-Nas"، irrespective of the causes for revelation and its relationship with other parts، seek to narrate the stories which are apparently concerned with the protection of the Prophet’s life before the revelation of the verse، After God's direct guarantee of the protection of the Prophet’s life، there were no needs to the guards and the Prophet let them go. While investigating these narratives، we face with important facts regarding the innocence of the Commander of the Faithfull، Imam Ali، peace be upon him. The author of the present paper first explains some passages of the verse of Iblagh [Notification] and the commonalities between Fariqayn (Shi`a and Sunni)، then he classifies the narratives into four groups and based on historical sources verifies their inadequacy in comparison with the verse of Iblagh [Notification].
Machine summary:
"این روایات با تکیه بر فراز: «والله یعصمک من الناس» از آیة «ابلاغ»، بدون توجه به شأن نزول و ارتباط آن با دیگر فرازها، در صدد القای داستانهایی هستند که گویا تا قبل از نزول آیة مزبور، نگهبانانی پیامبر صلی الله علیه و آله را حفاظت میکردند و پس از ضمانت مستقیم الهی مبنی بر حفظ جان پیامبر، نیاز به نگهبانان برطرف شده، پیامبر آنان را آزاد ساخت.
این قول، افزون بر آنکه تنها قولی تفسیری است نه روایت منقول از پیامبر یا صحابی آن حضرت، با تاریخ نزول آیه سازگاری ندارد، زیرا ضمانت الهی از استهزاکنندگان چیز جدیدی نبود که در آن زمان، آن هم با تهدید نازل شود، بلکه سالها پیش از نزول این آیه، خداوند با نزول آیة: (انا کفیناک المستهزئین(؛<FootNote No="11" Text=" حجر، آیة 95.
دو نمونه از این گروه روایات را که جلال الدین سیوطی آنها را نقل کرده است، بررسی میکنیم: نمونة نخست: طبرانی، ابوشیخ، ابونعیم اصفهانی و ابنعساکر از ابنعباس نقل کردهاند که گفت: کان النبی صلی الله علیه و آله یحرس و کان یرسل معه عمه ابوطالب کل یوم رجالا من بنیهاشم یحرسونه، حتی نزلت: (والله یعصمک من الناس( و أراد عمه أن یرسل معه من یحرسه فقال: یا عم إن الله عصمنی من الجن و الانس<FootNote No="24" Text=" الدرالمنثور، ج 2، ص 529؛ المعجم الکبیر، ج 11، ص 205، ح 11663؛ تاریخ ابنعساکر، ج 66، ص 324."