Abstract:
اصول کافی از نظر قدمت، جامع بودن، کثرت احادیث و ترتیب خاص، اعتبار روایات و مشتمل بودن بر معارف الهی و اخلاق و احکام، سرآمد کتاب های حدیثی شیعه است. از آنجا که پرداختن به مبانی اعتقادی نیازمند اثبات و اعتبار عقل است، مرحوم کلینی محمد بن یعقوب، با استناد به روایات متعدد به این بحث پرداخته است. مقاله حاضر در پی اشاره بدین نکته است که گرچه مرحوم کلینی ، این کتاب را بر مبنای نقل پایه ریزی کرده، اما رویکرد عقلانی ایشان به گونه ای است که این دیدگاه را تقویت می کند او در پی تاکید بر جایگاه عقل در مکتب کلامی شیعه است.
Machine summary:
وی به پیروی از امامان معصوم( به خصوص مکتب امام محمد باقر( و امام جعفر صادق( عقلگرایی را ارائه نمود تا همه تشنگان و مشتاقان معارف حقه اسلامی خود را سیراب نمایند و سعی کرد ضمن تأکید بر اهمیت تعقل در دین از یک سو و پرهیز از خردگرایی افراطی از سوی دیگر، نوعی عقل دینی تعریف نماید و آن را در نقش بستر دینداری به عنوان مبنا و اساس کتاب خود برگزیند.
روششناسی کلینی در الکافی در همان سالهای آغازین گسترش معارف اسلامی، علما و محدثان بزرگ اسلامی، مخصوصا شیعی، در تنظیم آثار حدیثی و تعالیم دینی ابتکار عمل به کار بردند که قابل دقت و تحلیل است؛ برای مثال، ثقةالاسلام کلینی کتاب مهم خود، الکافی را با کتاب عقل و جهل آغاز کرده است.
مرحوم کلینی با آوردن بحث عقل در الکافی، در مقابل افراط و تفریط نیز ایستاده در آن زمان افراطیها، مانند معتزله، در اوج عقلگرایی بودند و تفریطیها، مانند اصحاب حدیث، پای عقل را بسته بودند، اما روشی که مرحوم کلینی در پیش گرفت، بر نوعی حائری یزدی، مهدی، شرح اصول کافی (کتاب العقل والجهل، کتاب التوحید)، تقریر پرویز پویان، ص1۴.
عقل در مکتب شیعه و سنی در عصر کلینی ابتدای تشکیل مکتب تشیع در اوایل قرن دوم هجری، گرایش غالب، با بحثهای کلامی مخالف بوده است؛ زیرا گرایش یادشده بر این پایه استوار بود که چون امام، بالاترین و عالیترین مرجع شریعت است، همه سؤالات و استفتاءات باید به او ارجاع داده شود و رهنمودهای او، که از نظر شیعیان حقیقت خالص و بیانگر واقع بود، پیروی گردد؛ بنابر این، مجالی برای اجتهاد و استدلال عقلانی و به تبع آن بحث و مناظره و زورآزمایی در مباحث دینی باقی نمیماند.