Abstract:
اگرچه در دهه های اخیر مطالعات نسبتا گسترده ای در مورد تاثیر رسانه بر تحولات خانواده به عمل آمده اما این مطالعات عمدتا بر پایه نظریه های کلاسیک در حوزه مطالعات رسانه بنا شده و کمتر می توان در آن ها شاهد نوآوری یا دستیابی به نتایجی جدید بود. با توجه به این که روند تحول خانواده از نظر ساختار و ماهیت در کشور ما شتاب روزافزونی پیدا نموده، ضرورت رصدکردن تحقیقات جدیدتر در این زمینه بیش از پیش اهمیت یافته است. در این مقاله به نتایج تحقیقات چهار جامعه شناس معاصر از چهار کشور اروپایی پرداخته شده و سعی بر این است تا با طرح نظرها آنان که عمدتا حاصل پژوهش های تجربی و تحقیقات کیفی می باشد، دریچه نوینی بر فهم و درک چگونگی تاثیر رسانه های جمعی بر ساختار و تحول خانواده در غرب و همچنین ایران گشوده شود.
Machine summary:
وایدمر معتقد اســت از طریق رسانه های جمعی می تــوان نوعی بازنگری در تحولات خانواده صورت داد اما این موضوع نیازمند برنامه ریزی خاصی است ؛ چرا که تغییر باورها و نگرش های افراد در طول زمان امکان پذیر است و اگر رسانه ها در این زمینه از هوشمندی لازم برخوردار باشند می توانند به موفقیت های چشمگیری دست یابند.
آنچه در نســل جدید بیشتر نمایان است این اســت که آن ها این عواطف و احساسات را دارند 1 - Eric Widmer 2 - Beyond the Nuclear Family اما در مورد خودشان ، باوری متفاوت از نسل های پیشین دارند و احساس می کنند بهتر و کامل تر از پدر و مادرشان دنیا را می فهمند، و معتقدند استعدادها و توانمندی های خاصی دارند که پدر و مادرشــان فاقد آن ها بوده اند.
از نظر تاریخی در گذشته وضعیت به گونه ای بود که هر نسل اختیارات خاص خود را داشت اما این اختیار بسیار محدود بود و عمدتا در قالب رابطۀ والدین و فرزندان معنی پیدا می کرد اما اینک موضوع استقلال فردی و توجه به خواسته های شخصی در اولویت قرار دارد و همین ویژگی تمامی این رابطه را از نظر شکل و محتوا تحت تأثیر خود قرار داده است .
آنچه در دنیای امروز اهمیت دارد این است که رسانه های جمعی باید شرایط دنیای مدرن را درک کنند و تلاش خود را معطوف به تقویت سرمایۀ اجتماعی از نوع ثانویه آن بنمایند، سرمایه ای که می تواند علاوه بر خانواده افراد را در جامعه نیز یاری رساند.