Abstract:
اندیشه ناب و توحیدی «بداء» گرچه در جامعه مسلمانان نخستین وجود داشت، اما بنا به دلایلی تنها در جامعه شیعی استمرار یافت. تا پایان عصر حضور ائمه علیهم السلام، میان متکلمان شیعه اختلافی در تبیین بداء وجود نداشت. بعد از این دوره و در زمانی که کلام شیعه دوران رکود و فترت را پشت سر می گذاشت، گروهی از معتزلیان شیعه شده و متکلمان عقل گرای شیعه تبیین جدیدی از بداء ارائه داده و آن را هم وزن نسخ دانستند. این اندیشه جدید که در ابتدا گروه اندکی طرفدار آن بودند، رفته رفته جایگاه مهمی در میان متکلمان شیعه پیدا کرد، به گونه ای که در اواسط قرن پنجم تقریبا همه گیر شد. تبیین این اندیشه جدید با شیخ مفید ادامه یافت و شاگردان وی نیز ادامه دهنده همین مسیر بودند.
Machine summary:
H1نقطه آغازین/H1 شواهد بسیاری بر اختلاف و تغییر در اندیشه بداء میان متکلمان کوفه و متکلمان بغداد وجود دارد؛ از جمله گزارش خیاط معتزلی است که در آن قول به بداء را به همه شیعه نسبت داده و بداء نزد آنان را به این معنا دانسته که خداوند خبر میدهد کاری را انجام خواهد داد و سپس بداء برای او حاصل شده و آن را انجام نمیدهد برای شواهد بیشتر (نک: اشعری، 1400ق: 39، 221).
اخبار آحادی در این باب وجود دارد که در آن بداء به خداوند نسبت داده شده است، اما این روایات تماما خبر واحد بوده و موجب علم و قطع نمیشوند و محققان از اصحاب امامیه آن را بر معنای نسخ شرایع حمل کردهاند (؛ بنابراین، قطعا معنای ظاهری آن مراد نیست) (سیدمرتضی، 1405ق،1: 116).
با عنایت به این نکته باید گفت، سید فاصله بیشتری با نظر متکلمان کوفی در باب بداء داشته و نظر وی همان نظر معتزلیان معاصر خودش است، اما شیخ مفید با متکلمان کوفه زاویه کمتری داشته و در اصل تبیین بداء با آنان اختلاف نظر دارد، اما به هر روی از روایات بداء دست برنداشته و آنان را توجیه کرده است.
و اگر مستلزم تغییر و تبدل در علم خداوند باشد محال است و معتزلیان این صورت را بداء میدانستند و علت اصرار آنان بر محال بودن بداء نیز همین نکته است؛ در حالی که متکلمان معتزلی معاصر اشعری و پیش از آن چنین تفصیلی را قائل نبودند و طبق گزارش اشعری نسخ در اخبار را نمیپذیرفتند به دلیل لازمه آن که کذب احدالخبرین است (اشعری، 1400ق: 206).