Abstract:
فردوسی در شاهنامه برای بیان افکار و اندیشههایش نیروی تخیل را بهکار میگیرد و گونههای مختلف خیال در تصویرپردازیهای او بازتابی هنرمندانه مییابد. او از کنایه که یکی از طبیعیترین راههای بیان و قویترین راه القای معانی است در مقایسه با دیگر صورخیال بیشترین بهره را میگیرد. این مقاله، پژوهشی است در مورد جمعآوری و تنظیم کنایههای موجود در بخش تاریخی شاهنامه که همراه شاهدمثال ارائه شده است. حاصل این پژوهش این است که بیشتر کنایات استخراج شده بخش مذکور از نوع کنایه فعلی و از گونه ایما است که بسیاری از کنایات بهکار رفته در آن در فارسی معاصر کاربرد دارند و برخی دیگر مخصوص شاهنامهاند
Machine summary:
"فردوسی با آفرینش شاهنامه، رشته از هم گسیخته ملیت ایرانی را از نو گره زد و به قول ملکالشعرای بهار: آنچه کورش کرد و دارا وآنچه زردشت مهین زنده گشت از همت فردوسی سحرآفرین(بهار، 1381: 507) با توجه به محتوای غنی شاهنامه از یک سو و اهمیت آن برای زبان فارسی از سوی دیگر و با در نظر گرفتن اینکه شاهنامه کهنترین اثر شعر فارسی است که به طور تقریبا کامل به دست ما رسیده، میتوان تأثیر بزرگ این کتاب را در سراسر ادب فارسی حدس زد.
کاربرد کنایه در شاهنامه «شاهنامه از نظر تنوع حوزه تصویر، در میان دفاتر شعر فارسی، یکی از شاهکارهای خیال شاعرانه سرایندگان زبان پارسی است و صورخیال فردوسی محدود در شکلهای رایج تصویر، که استعاره و تشبیه است، نیست» (شفیعیکدکنی، 1366: 448).
نتیجه همه ما هنگامی که از اهمیت شاهنامه سخن به میان میآید، در این نظر، اتفاق داریم که شاهنامه یکی از مفاخر ما و تجلیگاه روح ملی ایرانی است، اما نباید تصور کرد که همه ارزش و اهمیت شاهنامه تنها به علت موضوع آن است که حماسه ملی است؛ بلکه باید دانست که وسعت خیال فردوسی و عمق اندیشههای او و قدرت او در هنر شاعری، چیرهدستی او در دقایق داستانسرایی، توانایی او در آفرینش معانی لطیف در زمینههای گوناگون از حکمت و اخلاق و تغزل و وصف طبیعت، وی را به بزرگترین حماسهسرای ایرانی تبدیل کرده است."