Abstract:
تفسیر قرارداد بهمعنای پردهبرداری از هرنوع ابهام ناشیاز سکوت، اجمال و تعارضعبارات و کشف مقصودمتعاقدین میباشد. ازجمله اصول و مبانی تفسیر قرارداداصوللفظی است که ازطریق آن میتوان بهظهور عرفی الفاظ دستیافت که یکیاز موارد آن(اصول لفظی) اصل حقیقت است. وقتی قرارداد ابهام ندارد و با دیدن الفاظ آن میتوان بهمعنای خاصی دست یافت، باید بهظاهرآن پایبند بود والفاظ را حملبرمعانیحقیقینمود مگر خلافآن ثابت شود. در فرضابهام قرارداد کهاستعمال معنیحقیقی یا مجازلفظ معلوم نیست و قرینه هم مبنیبر استعمال معنیمجازی وجود ندارد باید با استفاده از اصلحقیقت، لفظ را حملبر معنایحقیقی نمود. در فرضسکوت باید به کلقرارداد توجه نمود و باحمل الفاظ برمعانی حقیقی و احراز ظهور عرفی به تفسیر قرارداد پرداخت. ازجمله استثنائات وارد بر اصلحقیقت متعذر بودن و خلاف عادت بودن حقیقت است.
Interpretation of contract means to take screen of every kind of ambiguity caused by silence، implications and conflicts in terms and discovery of purpose of contracting parties. Verbal principles are one of the contract interpretation principles and essentials that can be access to words of common emergence by them. In assumption of ambiguity of contract، that، usage of real or metaphorical meaning is not clear and there isn't contextual evidence about usage of metaphorical meaning which must carry real meaning by help of the truth principle. In assumption of silence، we must pay attention to whole contract.
Machine summary:
"همچنین اگر بین آنان اختلافی در این باب حاصل گردد و قضیة مختلف فیه به دادرس ارجاع شود او نیز حق ندارد به بهانههای مختلف از ظاهر قرارداد عدول کند و مجاز نیست به قرارداد، الفاظ و عبارات مندرج در آن معنای دیگری بدهد بلکه وی ملزم است بهظاهر قرارداد پایبند باشد زیرا حجیت ظواهر امری است که عقلا در محاورات خود به آن توجه دارند و کلیه امورشان مبتنی بر آن است و همچنین بهکمک الفاظ میتوان به آنچه که متعاقدین اراده و قصد نمودهاند دست یافت.
(شهیدی، اصول قراردادها و تعهدات، 345) بنابراین زمانی که یکی از متعاقدین، مدعی مغایرت اراده ظاهری با اراده باطنی است و اظهار میدارد لفظی که در قرارداد بدون قرینه آورده شده و حمل بر معنای حقیقی گردیده در واقع معنای مجازیش مورد قصد و اراده طرفین بوده ولی برای ادعای خود دلیلی نیاورد، قاضی ملزم است به اصل حقیقت و حجیت ظواهر الفاظ متوسل شود و بیان دارد فردی که مدعی مجازگویی است ادعایش مردود است زیرا الفاظ ظهور در معانی حقیقی خود دارند.
اما در باب نقش اصل حقیقت در تفسیر هر کدام از این قراردادها باید گفت: در فرضی که قرارداد، حاوی عبارات صریح است و اهل عرف از آن عبارات دو یا چند معنا برداشت نمیکنند اگر یکی از متعاقدین مدعی مغایرت قصد باطنی با اراده ظاهری گردد و بیان دارد اگرچه علیالظاهر معنای حقیقی لفظ مورد اراده متعاقدین بوده ولی در واقع معنای مجازی اراده شده؛ اگر برای ادعای خود دلیل متقن بیاورد که باعث اقناع وجدان مفسر شود ادعایش مقبول است و در غیر این صورت باید به استناد اصل حقیقت و حجیت ظواهر، ادعای وی را مردود دانست."