Abstract:
خاندان صفوی بنا بر نظر مورخان، طلایه دار ایدئولوژی شیعی در برابر آئین رسمی امپراطوری عثمانی در ممالک شرقی گردید. شکل گیری صفویان در ایران، از طریق همیاری نیروهای قزلباش برخاسته از جغرافیای سیاسی آسیای صغیر فراهم شد. ولی آنچه حائز اهمیت است نگرش و باورهای این نیروهای هوادار طریقت صفوی است. یافته های پژوهش حاکی از این است که آسیای صغیر بنا به دلایل سیاسی و اقتصادی همواره به عنوان یک مرکز مهم برای نشر عقاید مکاتب و فرق شناخته می شد. از همین رو مردم مقیم این منطقه در طی چندین سده مدام در معرض تبلیغات و جنبش های وابسته به مکاتبی همچون بابائیه، بکتاشیه، حروفیه و ... قرار داشتند. نیروهای هودار گفتمان صفوی (قزلباشان) در مرکز تبلیغات این جریان ها قرار داشتند؛ و سرانجام با رویکرد شیعی پس از به حاشیه رانی حکومت آق قویونلو در ایران، به تاسیس حکومت دست زدند. این جستار با تکیه به پراکندگی جغرافیای قبایل قزلباش به واکاوی لایه های فکری آسیای صغیر می پردازد، تا تاثیر اندیشه ها، مکاتب و فرق مختلف را در ذهنیت مردم آسیای صغیر و بخصوص قزلباشان نشان دهد.
According to the historians، the Safavid dynasty was the pioneer of the Shi‘i ideology against the official rule of the Ottoman Empire in Eastern countries. The Safavid Empire in Iran came into being by the mutual assistance of the Qizilbash troops rising form the geopolitics of Asia Minor. What is of importance، however، is the attitude and beliefs of these supporting troops of the Safavid order. The research findings suggest that Asia Minor، due to its political and economical problems، has always been recognized as a significant center for promulgation of schools and orders. Therefore، the people residing in this region have for several centuries been exposed to the proselytization and the movements affiliated to such schools as the Babism (Babiyya)، Baktashites (Baktashiyya)، the Literalists (Hurufiyya)، etc. The forces supporting the Safavid discourse (Qizilbashs) stood in the center of these trends and، finally، established a state with a Shi‘a orientation after marginalizing the Ak Koyunlu rule in Iran. Relying on the geographical dispersion of the Qizilbash، this research touches upon the intellectual layers of Asia Minor to display the impact of various ideas، schools، and orders on the mind-set of the people of Asia Minor، especially the Qizilbashs.
Machine summary:
بررسي و تحليل مباني فکري و اعتقادي جنبش صفويه با تکيه بر طريقت هاي آسياي صغير* دکتر نصراّٰلله پورمحمدي املشي/ استاديار دانشگاه بين المللي امام خميني قزوين ١ دکتر عبدالرفيع رحيمي/ استاديار دانشگاه بين المللي امام خميني قزوين محمد بيطرفان/ دانشجوي دکتري رشته تاريخ دانشگاه خوارزمي ٢ چکيده خاندان صفوي بنا بر نظر مورخان، طلايه دار ايدئولوژي شيعي در برابر آئين رسمي امپراطـوري عثمـاني در ممالک شرقي گرديد.
يافته هاي پژوهش حاکي از اين است که آسياي صغير بنا به دلايل سياسي و اقتصادي همواره به عنوان يک مرکز مهم براي نشر عقايد مکاتب و فرق شناخته ميشد.
در اين ميان منطقه آسياي صغير به دليل اينکه عمده نيروهاي نظامي حکومـت صـفوي از آنجـا تامين شدند، واين نيروها بعدها در ساختار دولت صفوي قدرت متنابهي به دسـت آوردنـد، از اهميتي بسيار برخوردار است ؛ اين منطقه در گذر چندين سـده، صـحنه برخـورد آراء و افکـار گوناگون بود.
بـه هـر حـال ايـن طريقـه همچون طريقت سلف خود، بابائيه ، نتوانست در منطقه به سلطه سياسي دست يابد، هرچنـد تـا تشکيل ترکيه جديد از قدرت فراواني در ميان توده مردم برخوردار بود.
چنانچه بعيد به نظر نمـيرسـد حضور تفکراتي همچون اعتقاد به تثليث در طريقت بکتاشيان و اعتقـاد بـه الوهيـت در مکتـب حروفيه با ذهنيت افراد چنان آميخته شده باشد که بعدها حتـي روح الوهيـت و حالـت تثليـث گونه در جنيد، حيدر و چندي بعد شاه اسماعيل به عنوان خمير مايه هاي اين آموزهها در کالبـد آسياي صغير جلوه کرده باشد.
حاصل چندين قرن حضور و رشد انديشه هاي مکاتب مختلف است که در جغرافياي سياسي آسياي صغير نهادينه شده بود.