Abstract:
شعر در جوهر جاری و جهانیاش حاصل بیخویشی و برخاسته از ناخودآگاه شاعران دانسته شده است. این مسئله را نظامی نیز در ضمن ابیاتش به تصریح و تلویح بیان کرده است. هدف مقالۀ حاضر، بررسی موضوع جوهرۀ الهامی بودن یا صناعی بودن شعر از دیدگاه نظامی است. به اعتقاد وی، فرایند آفرینش هنری ـ و از جمله شعر ـ در بین این دو حالت قرار دارد. او بر آن است که شعر الهامی خالص و یا صناعی خالص وجود ندارد. ترتیب قرار گرفتن اشعاری که در بر گیرندۀ این مضمونهاست، نشان میدهد که خاستگاه شعر از نظر وی، الهام است، اما کمال شعر در گرو ویرایش و پرداخت آن است. همچنین تغییرات جهانشناختی و آیینی و به تبع آن دگرگونیهای فرهنگی و اجتماعی، موجب شده است تا اختلافاتی در منبع الهام نظامی با دیگر شاعران دیده شود که در این مقاله نقد و تحلیل کردهایم.
Machine summary:
تقریبـا بیشـتر شـاعران دربارة این دو مقوله دیدگاه هایی را بیان کرده اند؛ چنانکه در میان اشعار آنها سروده هـایی را می بینیم که آن را بر بدیهه گفته اند، مانند مثنوی معنوی کـه بنـا بـر قـول مشـهور، بداهـه سروده شده و حاکی از وجه الهامی شعر است و یا قصیده ای از خاقانی با مطلع : از سر زلف تو بویی سر به مهر آمد به ما جان به استقبال شد کای مهد جان ها تا کجا (خاقانی ، ١٣٨٨: ١٩) اگر بخواهیم در میان قدما برای نظریۀ الهامی بودن شعر، مصداق تام و تمامی را معرفـی کنیم ، بهتر از مولانا کسی را نخواهیم یافت ؛ زیـرا آن گونـه کـه پیداسـت ، خیلـی از غزلیـات شمس را نیز بر بدیهه گفته است و آن نظم منطقی را ندارنـد و از گـزاره هـای منطقـی دور هستند.
دربارة صناعت و گونه های آن گفتیم که صناعت در اصطلاح ادبی در مقابل الهام قرار دارد و شاخصه ها و مؤلفه هایی بـرای خود دارد که می توان با توجه به آنها مشخص کرد که شاعر تا چه اندازه بـه سـمت صـناعت در شعر متمایل بوده است .
این مطلب (وجه صناعی ) را می توان از افعالی کـه بـرای شعر به کار برده ، و یا در اثنای مسائلی که دربارة ویرایش و پیرایش شعر مطرح کـرده اسـت استنباط کرد؛ زیرا اعتقاد به اینکه شاعر می تواند بـرای رسـیدن بـه فـرم مطلـوبش شـعر را ویرایش کند، حاکی از نظریۀ صناعت است .