Abstract:
مقالة 1951 کواین با عنوان «دو حکم جزمی تجربهگرایی» با نقدی دور از انتظار به دوگانة مشهور تحلیلی ـ ترکیبی، ضمن موضعگیری علیه استفاده از مفهوم تحلیلت در توضیح و تبیین ضرورت و پیشینیبودن، هرگونه تلاش در جهت ارائة تمایزی غیر دوری میان گزارههای تحلیلی و ترکیبی را ناکام دانست. به اعتقاد کواین مفاهیمی نظیر تناقض، ترادف، و معنا که در تعریف قضایای تحلیلی از آنها بهره برده میشود، در عین حال که وضوح لازم را ندارند، ارتباطی دوری با یکدیگر دارند. کواین همچنین بر آن است که نگرشی کلنگرانه به محتوای هر گزارة مفرد موجب خواهد شد تا همة گزارهها به نحوی با حاشیههای تجربی شبکة باورهای ما تماس حاصل کنند و این به معنای امکان بازنگری در همة گزارهها و از میان رفتن تمایز مألوف میان قضایای تحلیلی و ترکیبی خواهد بود. این نوشتار ضمن بررسی تفصیلی نظرگاه کواین در نفی تمایز، درنهایت، عمدهترین چالشهای پیش روی این نظریه را به بحث و بررسی خواهد گذاشت.
Machine summary:
تمایز تحلیلی ـ تألیفی از منظر کواین قاسم پورحسن * مجتبی اعتمادی نیا** چکیده مقالة ١٩٥١ کواین با عنوان «دو حکم جزمی تجربه گرایی » با نقدی دور از انتظـار بـه دوگانة مشهور تحلیلی ـ ترکیبی ، ضمن موضع گیری علیه استفاده از مفهوم تحلیلـت در توضیح و تبیین ضرورت و پیشینی بودن ، هرگونه تلاش در جهت ارائـة تمـایزی غیر دوری میان گزاره های تحلیلی و ترکیبی را ناکام دانست .
کواین همچنین بر آن است که نگرشی کل نگرانه بـه محتـوای هـر گـزارة مفـرد موجب خواهد شد تا همة گزاره ها به نحوی با حاشیه های تجربی شبکة باورهای ما تماس حاصل کنند و این به معنای امکان بازنگری در همة گزاره ها و از میـان رفـتن تمایز مألوف میان قضایای تحلیلی و ترکیبی خواهد بود.
١. ٣ دوری بودن تعریف قضایای تحلیلی اصلی ترین حملة کواین در مقالة «دو حکم جزمی تجربه گرایی » در رد تمـایز تحلیلـی ـ تـألیفی ، معطوف مخالفت با انگارة «ترادف » و «معنای زبان شناختی » است کـه معیـاری فرگـه ای در مفهوم قضایای تحلیلی به شمار می رود (٢٠٠٣ ,Rey).
کواین در این میان ، قضایای به اصطلاح تحلیلی را مبتنی بر مفهوم ترادف تعریف می کند که بر اساس آن ، در این گونه قضایا فهم معنای واژگان به کاررفته در آن ها، صدق آن را آشکار خواهد کرد (گیلیس ، ١٣٨٧: ١٣٥).