Abstract:
نگارندۀ مقالة حاضر با بررسی آثار شیعهشناسان غربی درصدد است تا از میزان و نحوۀ شناخت آنها در مورد آموزههای عقلانی ـ اعتقادی شیعة امامیه (عدل و امامت) مطلع شود. شیعهشناسان مورد مطالعه در این مقاله عبارتاند از: ویلفرد مادلونگ، مایر بارآشر، اتان کوهلبرگ، ونزبرو، رون بوکلی، هانری کربن، مونتگمری وات، هاینس هالم، و آندرو نیومن. نویسنده در پایان مقاله با توجه به وجوه مثبت و منفی آثار شیعهشناسان غربی پیشنهادهایی جهت بازنگری دروندینی در جنبههای نظری و عملی به صاحبنظران شیعة دوازدهامامی ارائه میکند
Machine summary:
مانند: اول ) مسائل فلسفی که به عربی ترجمه شد تقریبا دویسـت مسـئله بـود کـه در مکتـب فلسفی امامیه تقریبا به هفتصد مسئله رسید؛ دوم ) مسائل فلسفی که در مکتب مشائیان پراکنده بودند به وسـیلة شـیعیان ، طبـق قواعـد ریاضی با یک دیگر مرتبط شدند به همین جهت به آسانی می توان ارتباط فلسفه را با طبیعیات و هیئت قدیم قطع کرد تا میان دیدگاه های فلسفی شیعه و علم امروز منافاتی نباشد؛ سوم ) فلسفة (تقریبا) جامد و کهنه ، به واسـطة روش فیلسـوفان دوازده امـامی مقبـول ذوق عقل و شرع شد؛ برای مثال مسائلی که علم جدید آن ها را کشف کرده یا امید کشف آن هـا را دارد در فلسفة شیعی به صورت راه حل هایی عمومی و کلی مطرح شده است (همان : ٦٤).
امامان معصوم به عنوان تالی تلو قرآن و سنت نبوی همـواره بـر تعقـل پیش از اعتقاد، ایمان و عمل تأکید می کردند و مؤید این عبـارت پیـامبر بودنـد کـه فرمـود خیری در ایمان و عمل فردی که معتقداتش بر اساس عقلانیت نباشد وجود نـدارد؛ از ایـن رو امام علی (ع ) پیشوای اول شیعیان بیش ترین تأثیر را بر شکل گیری تفکر عقلانی ـ فلسفی شیعه گذارد اما اکثر مستشرقان مبانی عقل گرایی اسلامی را به معتزلـه منتسـب مـی کننـد در حالی که مجموعة گفتارهای علی (ع ) نشان می دهد شیعیان بیش از هر چیزی تحـت تـأثیر خردورزی و معقولیت قرآن ، پیامبر اسلام ، و امامان بوده اند.