Abstract:
ابنمقفع، از حلقههای مهم انتقال اخلاق از دوره باستانی ایران و هند به دوره اسلامی است. از وی یازده رساله کوتاه و بلند به جای مانده که ده رساله در حوزه اخلاق پژوهی است. گرچه بیشتر آثار وی ترجمه از پهلوی به عربی است اما او یک مترجم معمولی، حتی یک اخلاقنگارصرف نبود؛ بلکه ویژگیهای شخصی و شخصیتی، حرفهای و موقعیت سیاسی او، شأن وی را به یک اخلاقپژوه، اگر نگوییم یک فیلسوف سیاسی، ارتقا داد. اما حاشیهسازیها بر علیه او و آثارش، درک جایگاه وی و اخلاقپژوهی او را به تأخیر انداخت. مکتب اخلاقی او خردبنیاد بود، بیآنکه نسبت به وحی، خودبسنده باشد. منشأ فعل اخلاقی، نزد وی، کرامت ذاتی و عزت نفس و بزرگمنشی است. او اخلاق را نامشروط میدانست. در آثار وی، دوستی و وفای به دوستیها در میان سایر فضایل اخلاقی، اهمیت بسیار دارد. اگر مکتب اخلاقی وی «اخلاق بزرگواری خردبنیاد» نام بگیرد، هردو دو مؤلفه اصلی اخلاقپژوهی او را بیان میکند.
Machine summary:
به همین سبب، گزارشی از این دو عنصر را مقدمهای برای تحلیل اندیشههای اخلاقی ابنمقفع قرار میدهیم: 2- آثار اخلاقی ابنمقفع بیش از پانزده عنوان رساله از ابنمقفع گزارش شده که جز دو یا سه مورد، بقیه ترجمه از پهلوی به عربی است؛ و به همین نسبت هم، دو یا سه مورد به حوزهای غیر از اخلاق تعلق دارد، ولی سایر آثار، به نوعی در حوزه اخلاق است.
در ادامه، تنها آثار اخلاقی و موجود ابنمقفع به اجمال معرفی میشود: کلیله و دمنه، آموزش اخلاق سیاسی، اجتماعی و تهذیب نفس به زبان تمثیل است.
از حیث حوزههای رفتاری: آثار ابنمقفع در هرسه حوزه اخلاق فردی، اجتماعی، و سیاسی است، اما نوعی تحلیل خودگروانه در غالب آنها دیده میشود.
گرچه همه مضامین آثار ابنمقفع اخلاقی است، اما تمرکزی که وی بر ترجمه منابع ایرانی پیش از اسلام به عربی داشته، به مذاق برخی از مسلمانان خوش نیامده و از آن، نه تنها بوی اخلاق اسلامی و بر اساس منابع اسلامی، 65 استشمام نکردند؛ بلکه نوعی معارضه و به رخ کشیدن فرهنگ پارسی بر فرهنگ عربی اسلامی استشمام کردند.
طبیعی است که این ویژگی، غالب مسلمانان، چه عرب و چه عجم را که نوعی خویشاوندی بین زبان و فرهنگ عربی با اسلام قائلاند، از وی دور کند و نه تنها اخلاقپژوهی وی، بلکه سایر وجوه او نیز نزد آنان به محاق برود.