Abstract:
در طول تاریخ، ایرانیان بسیاری به سرزمین هند مهاجرت کرده اند. این جماعت های مهاجر در مواردی با جامعه میزبان ادغام شده اند و در مواردی نیز همچنان در لایه های هویتی خودشان، مولفه ایرانی را دارند. یکی از این جماعت های مهاجر ایرانی به هند، گروهی هستند که حدود یک قرن پیش، از منطقه های اطراف کرمان به هندوستان رفتند، و زندگی حاشیه نشینی را دنبال کردند. این جماعت ها، به «ایران»، «غریبه» و «بلوچی» معروف هستند که البته از از بلوچ های منطقه بلوچستان متمایز هستند. یکی از مراکز خاص تمرکز این جماعت، در شهر «بهوپال» است. واکنش خاص این گروه کوچک در دوره جنگ ایران و عراق، و تمایل آنها برای آمدن به ایران و جنگیدن با صدام، پرسش مهمی را در مورد درک آنها از هویت خودشان مطرح می کند. ایرانی های بهوپال با اینکه خود را هندی می دانند، اما در عین حال برای دفاع از وطن اجدادی، خواهان سفر به ایران بودند. این مسئله، پرسش از نوع و نحوه تجربه هویتی و فرهنگی این جماعت را مطرح می کند. هویت به مثابه فرایندی سیال و پویا، و اهمیت تجربه ترکیبی و گفتمانی از هویت، نه تنها مختص جامعه مدرن بلکه مختص جامعه سنتی چندفرهنگی نیز می تواند باشد. در این مقاله با در نظر گرفتن هویت به مثابه امری سیال و مبتنی بر تجربه ترکیبی و گفتمانی، به هویت و فرهنگ ایرانی های بهوپال پرداخته شده است. حضور عناصر هویت بخش ایرانی (لباس، غذا، زبان، روش باستانی، خاطره جمعی) تدوام هویت ایرانی را در محیط هندی برای این افراد امکان پذیر ساخته است، با این تفاوت که در تجربه ای گفتمانی از هویت هندی شان، بازتولید شده اند.
Machine summary:
رفتار این جماعت که ایرانی الاصل بوده و به نام های «ایرانی ، بلوچی ، و غربتی » معروف هستند، پرسش مهمی را دربارة فرهنگ و هویت آنها ایجاد می کند که چگونه در عین اینکه هندی بودند و خانواده هایشان در هند ساکن بودند، خود را ایرانی نیز می دانستند و حاضر شدند برای جنگ با عراق به ایران بیایند؟ هویت فرهنگی و اجتماعی آنها فصلنامه علمی-پژوهشی چگونه و با چه ویژگی هایی برساخته شده بود که به آنها این امکان را می داد تا همزمان هم ایرانی باشند و هم هندی ؟ این مقاله به دنبال یافتن پاسخ این پرسش است .
به روش های کتابخانه ای برای مطالعه در مورد نظریه های هویت ، و همچنین بر اساس داده های حاصل از تحقیق میدانی در میان بلوچی های هندی به ویژه در شهر بهوپال در ایالت مدیاپرادش ، به تحلیل هویت ایرانی های بهوپال به عنوان جماعتی هندی ـ ایرانی می پردازیم روند مهاجرت ایرانیان به هند، امر تازه ای نیست ؛ گویی همیشه سرزمین هند به مثابه سرزمینی آرام و اسرارآمیز، مأمن گروه ها و اقلیت های ایرانی مختلف بوده و در طی تاریخ ، تاروپودهای عمیقی در لابه لای جماعت های ایرانی و هندی از جنس مردم شکل گرفته است .
١ ازآنجاکه واکنش ایرانی های بهوپال عملی جمعی و برخاسته از اراده جمعی یک اجتماع کوچک دوره پنجم شماره ٢ بوده ، نمی توان آن را به ساختارهای روان شناختی این عده تقلیل داد، بلکه واکنش آنها ریشه در تابستان ١٣٩١ ساختار فرهنگ و هویت اجتماعی آنها و خودآگاهی جمعی شان نسبت به این هویت دارد.