Abstract:
مسئلۀ جوانان بهمنزلۀ مهمترین سرمایۀ انسانی جامعه، یکی از مسائل و دغدغههای فکری صاحبنظران و کارگزاران کشور است. مقالۀ حاضر براساس دادههای پژوهشیای تنظیم شده است که هدف از انجام آن بررسی بیگانگی اجتماعی جوانان (سنین 20ـ 30) شهر خدابنده و عوامل مؤثر بر آن است. با استفاده از نوشتههای نظری و مفهومی نظریهپردازان روانشناسی و جامعهشناسی در حوزۀ بیگانگی اجتماعی چون سیمن، فردینبرگ، مارکوزه و فروم، چارچوب نظری و تجربی مقاله تنظیم شده است. پژوهش با استفاده از روش پیمایشی انجام شده و برای گردآوری اطلاعات و دادههای مورد نیاز از تکنیک پرسشنامۀ محققساخته استفاده شده است. جامعۀ آماری این پژوهش کلیۀ جوانان شهرستان خدابنده (20ـ 30 ساله)، شیوۀ نمونهگیری تصادفی و براساس فرمول نمونهگیری کوکران 350 نفر بهمنزلۀ حجم نمونه در نظر گرفته شدهاند. نتایج پژوهش نشان میدهند بیگانگی اجتماعی در بین جوانان بالاست. همچنین نتایج بیانگر آن است که متغیرهای اصلی ایجاد بیگانگی اجتماعی در بین جوانان (20ـ 30 ساله) شامل نارضایتی اجتماعی، فردگرایی، رسانههای جمعی و... است. در بین عوامل مطالعهشده، عامل مربوط به نارضایتی اجتماعی و فردگرایی بیشترین سهم را در به وجود آوردن بیگانگی به خود اختصاص دادهاند.
Machine summary:
یک جامعۀ بیگانـه کـه در آن نظـام کـنش اجتمـاعی مختـل است ، افراد دچار بیقدرتی شده اند، دایره های تعهد و انسجام اجتماعی کوچک شده ، افراد جـز به منافع فردی فکر نمیکنند، توجه هایی برای زنـدگی و عمـل خـود ندارنـد و دچـار بیـزاری فرهنگی شده اند؛ هیچ گاه به توسعه نمیرسند (حسین زاده و دیگـران ، ١٣٩٠: ١٦٩).
مطالعات پیشین و نتایج پژوهش های اخیر بیانگر آن اند که میزان تعهد اجتماعی کنشگران در سطح پایینی است ، بسیاری از جوانان برای پاداش های فرهنگی جامعـه ارزش لازم را قائـل نیسـتند و بـه راحتـی از دیگـر فرهنگ ها الگو میگیرنـد.
اهمیت بررسی این موضوع از آن جهت است که با مطالعه و بررسی پدیدة بیگـانگی اجتمـاعی ضمن آگاهی از ابعاد زیان بار آن در میان جوانان و وابستگی به نسبه نزدیک احساس بیگانگی با متغیرهای فرهنگی، اجتماعی و مذهبی، امید آن میرود نتایج این قبیـل مطالعـات بتوانـد راه را برای مسئولان به منظور برنامه ریزیهای آگاهانه تر و دقیق هموار سازد.
با توجه به اینکه پژوهش حاضر به مطالعه و بررسی بیگانگی اجتماعی جوانان و عوامل اجتماعی مؤثر بر آن مـیپـردازد، بیشتر توجـه خـود را بـه عوامـل جامعـه شـناختی معطـوف داشـته و درصـدد پاسـخگویی بـه پرسش های زیر است : 1.
فردینبـرگ در پـژوهش هـای تجربی خود در باب علل بیگانگی نسل جوان بر این فرض کلی تأکید دارد کـه فـرد نارضـایتی خود را به صورت رفتار منفصلانه و ناسازگارانه در قبال ارزش ها، هنجارها و ضوابط اجتمـاعی نهادی شده بروز داده و در مقابل آن ژستی دفاعی همراه با احسـاس نفـرت ، بـدبینی، انفعـال و بیتفاوتی نشان میدهد (همان ، ١٤٦).