Abstract:
امروزه مطالعات میان رشته ای در تمامی علوم به ویژه علوم انسانی از اهمیت زیادی برخوردارند. از جمله این مطالعات ، میتوان به مطالعات بین رشته ای علوم قرآنی و زبان شناسی اشاره کرد. هـدف از پژوهش حاضر، ارائه یک نظریه معنایی نظام مند برای توجیه روابط متنی موجود در قرآن مـیباشـد. در این پژوهش ، پژوهندگان به دنبال بررسی انسـجام ، پیوسـتگی و روابـط متنـی در سـورة احقـاف میباشد. بدین منظور، علاوه بر نظریه انسجام ، از نظریـه ربـط کـه از رویکردهـای جدیـد مطالعـات زبان شناسی میباشد، نیز استفاده شده است . در راستای نیل به این هدف ، ابتدا متن سوره بـه چنـد حوزة معنایی تقسیم شده ، سپس انسجام درون و بین آیه ای هر حوزة معنایی بررسی شده است . ربط هر حوزة معنایی و عوامل ارتباطی که مجموعه ای از آیات را در یک حوزة معنایی قرار مـیدهـد، در مرحله بعد بررسی شده اند. در پایان انسجام بین همه حوزه های معنایی تشکیل دهنـدة سـوره و نیـز ربط و عوامل ربط بین حوزه ای نیز مشخص شده اند. یافته های پژوهش پیش رو حاکی از آن است که آیات سورة احقاف علاوه بر انسجام درون و بین آیه ای، از انسجام بین حـوزه ای نیـز برخـوردار اسـت . آیه های هر حوزة معنایی و نیز حوزه های معنایی مختلـف ، از طریـق عوامـل ربـط همچـون شـمول معنایی، ارجاع ضمیر پیش آیندی، ارجاع ضمیر پس آیندی، قیاس ، تقابل و تمثیـل ، بـه هـم مـرتبط میشوند.
Machine summary:
یکـی از آنهـا نظریـۀ انسجام (Coherence) (١٩٧٦ :Halliday and Hassan) و دیگری نظریۀ ربط (Relevance) ( ١٩٨٦ :Sperber, and Wilson) است .
هدیل بهبهانیزاده (١٣٨٩) در پایان نامۀ خود با عنوان «بررسی برخی از نقش نماهای کلامـی در قرآن مجید»، فاطمه نوری زارچ (١٣٨٩) در پایان نامۀ کارشناسـی ارشـد خـود بـا عنـوان «بررسـی ارتباط آیات سورة آل عمران »، مهدی مطیع (١٣٧٩) در پایان نامۀ کارشناسی ارشد خود تحت عنوان «پیوستگی معنایی آیات در سور قرآن کریم و راه های مطالعۀ آن (بررسی موردی ١٤ سوره از قـرآن کریم )، قیطوری و گلفام (٢٠٠٨م .
مفـاهیم اساسی بیان شده در این حوزه ها، در جدول زیر به نمایش گذاشته شده است : جدول ١: حوزه های معنایی و مفاهیم کلی سورة احقاف حوزة معنایی مفاهیم کلی اول (آیات ١٤ـ١) مفاهیم بنیادین دین اسلام اعم از توحیـد، نبـوت و معـاد، هدفمنـد بـودن خلقت ، پوچ بودن عبادت معبودهای غیر واقعی، موضع گیری کفار در مقابل پیامبر و قرآن .
میتوان از این دو گزاره ، به گزارة ٤٧ رسید: ٤٧) کسانی که به والدین خویش که آنها را به سمت و سوی حق هدایت میکنند، نیکی نمیکنند، در واقع ، از اوامر خداوند سرپیچی کرده اند و زیانکار هستند.
طبق گزاره های بیان شده در حوزة معنایی دوم ، مردم دو دسته اند: یک دسته تائبان هسـتند کـه همواره به سوی خدا رجوع دارند و در برابر او تسلیم اند، و ایشان کسانی هستند که اعمال نیکترشان قبول می شود، و از گناهانشان می گذرند و از اصحاب بهشتند.