Abstract:
در این پژوهش، رابطه بین ساختار دموکراسی و دیکتاتوریمدار بنگاههای اقتصادی، ساختار غیررقابتی بازار و بازده غیرعادی ارزیابی شد. این ارزیابی از طریق بررسی رابطه میان مهمترین معیار برای این ساختار در ادبیات پژوهش در بازار مالی ایران، یعنی سهامداران نهادی و رقابت بازار محصول با بازده غیرعادی صورت گرفت. این موضوع با استفاده از داده-های استخراج شده از اطلاعات منتشر شده از سوی سازمان بورس اوراق بهادار تهران و پروندههای مالیاتی 78 بنگاه پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از مدل کرهارت و رگرسیون دادههای ترکیبی انجام شد. نتایج، بیانگر آن بود که بین ساختار دموکراسی بنگاهی- درصد سهامداران نهادی - و بازده غیرعادی در بازار غیررقابتی رابطه معنیداری وجود دارد. به عبارت دیگر، در بازار غیررقابتی، هر چه ساختار دموکراسی بنگاه یا همان حاکمیت بنگاهی، بیشتر مطلوب باشد، بازده نیز بیشتر میشود.
Machine summary:
"، (2008)Grullon & Michaely ، (2009)Folsom ، (2009)He و (2009) Marciukaityte & Park بهعنوان معیار سنجش رقابت بهکار گرفته شد و به صورت زیر محاسبه گردید: در این رابطه SALES i,j کل فروش بنگاه i در صنعت j است، اما از آنجایی که بر اساس دستهبندی بورس تهران، بنگاههای موجود در یک صنعت الزاما فعالیت مشابهی را انجام نمیدهند، برای اینکه یک معیار سنجش معنیدار از رقابت بازار محصول بهدست آید، به جای صنعت از طبقه صنعت استفاده شد.
تجزیه و تحلیل دادهها هدف از آزمون فرضیه پژوهش، بررسی تاثیر (عدم) وجود سهامداران نهادی بهعنوان مهمترین معیار (دیکتاتوریمدار) دموکراسیمداری و ساختار رقابتی بازار محصول بر بازده غیرعادی ماهانه سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است.
نتایج نشان میدهد که ضریب آلفا (α) که بازده غیرعادی بر مبنای راهبرد سرمایهگذاری صفر و ناشی از موقعیت فروش پرتفوی شرکتهای دیکتاتورمدار و موقعیت خرید پرتفوی شرکتهای دموکراسیمدار میباشد، در بازار غیررقابتی بیشتر از بازار رقابتی است و بیانگر این است، زمانی که دموکراسی یا حاکمیت بنگاهی خوب (درصد سهامداران نهادی بالا) و بازار غیررقابتی وجود دارد، بازده غیرعادی سهام افزایش مییابد."