Abstract:
با افزایش روز افزون آلودگی زیست محیطی و پیامدهای مخرب آن و به دنبال آن افزایش تقاضـای مشـتریان و جوامع زیست محیطی برای محصولات و خدمات سازگار با محیط زیست میبایست کوشـید تـا آلـودگیهـای ناشی از گسترش صنایع را در قالب تلاش برای اجـرای مـدیریت زنجیـره تـامین سـبز کـاهش داد. از ایـن رو در پژوهش حاضر جهت ترغیب صنایع فولادسازی به اجرای مـدیریت زنجیـره تـامین سـبز، بـه شناسـایی و تعیـین محرکهای اجرای مدیریت زنجیره تامین سبز و سپس به تعیین روابط مابین و سطح بنـدی آنهـا پرداختـه شـده است . مدل پیشنهادی با استفاده از روش مدل سازی تفسیری ساختاری به دست آمده است . نتـایج مـدل روابـط محرکها نشان میدهد که در بین محرکها «دولت ، قوانین و مقررات » بـه عنـوان مـوثرترین محـرک، منشـاء اجرای مدیریت زنجیره تامین سبز در مجتمع فولاد مبارکه میباشد.
Machine summary:
"این پژوهش بر آن است که با تحلیل در سطح بنگاه ، با شناسایی و تعیین محرکهای سازمان ، دسته بندی محرکها به دو دسته داخلی و خـارجی و ارائه مدل مفهومی روابط فی مابین محرکهای داخلی و خارجی مدیریت زنجـیره تأمین سبز و نیز سطح بندی آنها، سازمان ها در صنعت فولاد را به سبز شدن و اجرای زنجیره تأمین سبز سوق داده و با کنترل اثرات درون و برون سازمانی و پیامدهای اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی ناشی از فرآیندهای تولید موجب کاهش اثرات مخرب زیست محیطی، کاهش مصرف منابع و انرژی، کاهش هزینه و کسب سود اقتصادی گردد.
تشکیل ماتریس خود– تعاملی ساختاری در این مرحله روابط بین محرکهای داخلی و محرکهای خارجی سازمان جهت اجرای مدیریت زنجیره تأمین سبز به شکل دو به دو، با به کارگیری مدل سازی تفسیری ساختاری و استفاده از رابطه مفهومی «منجر به » مورد تحلیل قرار گرفت .
نتیجه گیری با توجه به اینکه در مدل مفهومی روابط محرکهای سازمان ، محرک خارجی «دولت ، قوانین و مقررات » مبنا مدل ، متغیرتأثیرگذار و مستقل بوده است ، دولت و سازمان های بین المللی باید به تصویب قوانین و استانداردهای مناسب زیست محیطی و مدیریتی اقدام نموده و شرکت های فعال در صنعت فولاد را به ایجاد و اجرای سریع و اثر بخش مدیریت زنجیره تأمین سبز ترغیب کرده و بر نحوه اجرای آن نظارت کامل و مستمر داشته باشند."