Abstract:
جایگاه اخلاق در فلسفه نظری تاریخ و عبرتپذیری از اخلاقیاتی که موجب سعادت و هلاکت جوامع شده است یکی از مباحث مهمی است که در بخشهای مختلفی از نهجالبلاغه مورد توجه قرار گرفته است. در نگاه امام علی(ع) تاریخ بشریت دارای آغازی و پایانی است که در مسیری سینوسی گاهی رو به پیشرفت و گاهی رو به افول در حال حرکت است و در نهایت با ظهور مهدی موعود به تکامل خود میرسد. از آنجا که در نهجالبلاغه تاریخ در کلیت حوادث و نه در جزئیات تکرارپذیر است و بین قوانین عام حاکم بر تاریخ و اخلاقیات یک جامعه ارتباط متقابلی وجود دارد میتوان پیشبینیهایی را برای جوامع در نظر گرفت زیرا انتخاب افراد در حوزه بینش و اخلاقیات، حرکت آن جامعه را در مسیر رشد یا انحطاط قرار میدهد. در این مقاله با روش کتابخانهای، عوامل مذکور درکلام امام(ع) با موضوعیت تأثیر اخلاق در فلسفه نظری تاریخ مورد بررسی قرار گرفته است.
Machine summary:
"در نگاه نهج البلاغه عامل محرک تاریخ و انگیزه ی پیدایش دگرگونیها در جوامع بشری، حقیقتی به نام سنت های الهی است که میتوان آنها را به یک اصل و قاعده عمومی برگشت داد و آن این است که هرگاه جامعه و اخلاقیات در مسیری که از جانب خدا و پیامبران تعیین شده است ، حرکت کند و بین خود و اراده ی الهی رابطه ای ایجابی برقرار کند صعود میکند و قابلیت بقا مییابد (جعفری، ١٣٧٢: ١١٠-١١١).
احیای فریضه ی امر به معروف و نهی از منکر، به عنوان یکی از دغدغه های جامعه ، همواره از دل مشغولیهای امام بوده است و حضرت در خطبه ها و سخنان خود آن را به عنوان مسأله ای فکری که درک و احساس آن برای تکامل شخص و جامعه لازم است ، مورد توجه قرار داده اند (شمس الدین ، ١٣٨٠: ٧٦)، از این رو میفرمایند: و به خدا سوگند یاد میکنم که هرگز هیچ مردمی نبوده اند که در خرمی بهره و خواسته ای از هرگونه زندگی به سر برند، و سپس از آنان گرفته شده باشد مگر به سبب گناهانی که انجام داده اند، زیرا "بدون 1 شک ، خدا به هیچ روی ستمگر به بندگان نیست "."