Abstract:
بریتانیا به عنوان یکی از قدرت بزرگ اروپایی، همواره بدین شهرت داشته است که مخالف تعمیق همگرایی در اروپا و اروپایی سازی است. در واقع این کشور یکی از سرسخت ترین مخالفان تبدیل اتحادیه به یک فدراسیون اروپایی بوده و به اعتقاد صاحب نظران، تنها الزامات اقتصادی بریتانیا را وادار به پیوستن به روند همگرایی در اروپا کرده و این کشور در سیاست های خود نگاهی فراآتلانتیکی دارد. این مقاله بر آن است تا با بهره جستن از نظریه گفتمان لاکلاو و موف، به شناسایی و تحلیل نشانه ها (دال و مدلول ها) موجود در گفتمان سیاست خارجی اتحادیه اروپا که توسط بریتانیا به عنوان یکی کشورهای مهم عضو اتحادیه مفصل بندی شده و نیز فضای گفتمانی شکل دهنده به آنها بپردازد تا فرایند برساخته شدن هویت بریتانیایی و اروپایی و چگونگی امکان پذیری رویکرد پرتنش سیاست خارجی بریتانیا تبیین شود.
Machine summary:
اين مقاله بـر آن اسـت تـا بـا بهـره جسـتن از نظريـه گفتمـان لاکـلاو و مـوف ، بـه شناســايي و تحليــل نشــانه هــا (دال و مــدلول هــا)ي موجــود در گفتمــان سياســت خــارجي اتحاديــه اروپــا کــه توســط بريتانيــا بــه عنــوان يکــي کشــورهاي مهــم عضــو اتحاديـه مفصـل بنـدي شــده و نيـز فضـاي گفتمــاني شـکل دهنـده بــه آنهـا بپـردازد تــا ١.
از سـوي ديگـر فـرکلاف نيـز اگرچـه داراي ابزارهـاي زبـان شـناختي کارآمـدي بـراي تحليـل هـاي خـرد زبـاني اسـت ، ولـي نمــي توانــد توصــيفي جــامع از تحــولات کــلان سياســي_اجتمــاعي بدســت دهــد (سلطاني، ١٣٨٤ :١٠٨) تحليل دال و مدلول هاي گفتمان اروپايي بريتانيا دال هــا (نشــانه هــا)يــي هســتند کــه عموميــت بيشــتري در نگــرش و رويکــرد اتحاديــه اروپايي داشـته و در گفتمـان سياسـت خـارجي کشـورهاي عضـو برجسـته سـازي شـده انـد کـه مـي تـوان آنهـا را بـه دو دسـته تقسـيم کـرد: دال هـاي مسـتقيم (کـه بـه طـور مســتقيم بــر مفــاهيم دلالــت دارنــد) و دال هــاي ضــمني يــا غيرمســتقيم کــه در قالــب اسـتعاره بـه کـار گرفتـه شـده و بـه طــور ضـمني بـر مفـاهيم دلالـت دارنـد.
اروپــايي ســازي بــه عنــوان يــک دال مهــم در سياست خـارجي اتحاديـه اروپـا دلالـت بـر مجموعـه اي از ويژگـي هـا دارد: مـي تـوان آن را تــأثيرت همگرايــي بــر سياســت داخلــي کشــورهاي عضــو دانســت کــه در قالــب پيمــان هــايي چــون ماســتريخت و ليســبون نمــود خــارجي مــي يافــت و بــدان واســطه کشـورها خـود را متعهـد بـه پيـروي از سياسـت هـايي در راسـتاي حمايـت از وحـدت اروپايي و هنجارهـاي اروپـايي مـي کردنـد.