Abstract:
مشهور است که اولین اشعار عرفانی فارسی باید متعلق به قبل از سده پنجم هجری باشد. این نکته را می توان از اخبار و نشانه های موجود در متون کهن پیگیری کرد، هر چند اصل این اشعار عرفانی در کتاب ها ثبت نشده است. از شاعران شاخص دوران سامانی و غزنوی که سهمی ویژه در رواج این مفاهیم در شعر داشته، ابوسعید ابوالخیر (440-357 ﻫ .ق.) است که در نسخ متأخر ابیاتی از اشعار عرفانی منسوب به او آمده است و با تحلیل آن ها می توان از چگونگی و محدوده زمانی رواج برخی مفاهیم شیعی در رباعیات فارسی، سیری ارائه کرد. در این مقاله سعی شده تا با تحلیل این گونه رباعیات منسوب به ابو سعید، چگونگی ورود مفاهیم شیعی به عرصه عرفانی نیز مشخص شود. مشهور است که اولین اشعار عرفانی فارسی باید متعلق به قبل از سده پنجم هجری باشد. این نکته را می توان از اخبار و نشانه های موجود در متون کهن پیگیری کرد، هر چند اصل این اشعار عرفانی در کتاب ها ثبت نشده است. از شاعران شاخص دوران سامانی و غزنوی که سهمی ویژه در رواج این مفاهیم در شعر داشته، ابوسعید ابوالخیر (440-357 ﻫ .ق.) است که در نسخ متأخر ابیاتی از اشعار عرفانی منسوب به او آمده است و با تحلیل آن ها می توان از چگونگی و محدوده زمانی رواج برخی مفاهیم شیعی در رباعیات فارسی، سیری ارائه کرد. در این مقاله سعی شده تا با تحلیل این گونه رباعیات منسوب به ابو سعید، چگونگی ورود مفاهیم شیعی به عرصه عرفانی نیز مشخص شود.
It is said that the first Persian mystical poems must have been composed before the fifth century. This matter can be traced via a number of signs extant in the old texts. Though the original form of such poems have not been recorded in the books، one of the great poets of Samanid and Qaznavi periods who has a special share in circulating mystical notions in poetry is Abu Said Abulkheir. There are a few verses of the mystical poems ascribed to him in the late manuscripts whose analysis can give us an image of how and when some Shiite notions gained currency in Persian quatrains. Analyzing the quatrains ascribed to Abu Said، this research aims to explore their status and، while answering the probable questions، the entrance of such notions into mysticism is also recognized.
Machine summary:
تو را هست محشر رسول حجاز دهنده به پول چینوت جواز (عنصری، 332:1342) حتی ابوالهثیم جرجانی شاعر اواخر قرن چهارم و اوایل قرن پنجم نیز با این که شیعه ای اسماعیلی است در پایان قصیده مشهورش، خداوند را به حضرت رسول (ص) سوگند می دهد: ایا مقدر تقدیر و مبدع الاشیاءکه مر مرا آن را که علم دین طلبد به حق حرمت و آزرم احمد مختارز چنگ محتت بر هانمان، ایا غفار (مدبری، 417:1370) اگر انتساب شعر زیر را که نخستین بار در کشکول شیخ بهایی به ابن سینا نسبت داده شده درست بدانیم، خواهیم دید که ابن سینا هم در آن خداوند را به رسول الله (ص) سوگند داده است: یک یک هنرم بین و گنه ده ده بخشاز باد فنا آتش کین بر مفروز جرم من خسته حسبه لله بخشما را به سر خاک رسول الله بخش (مدبری، 1370: 417) قدیمی ترین نمونه موجود ادب فارسی که در آن شاعری با گرایش های شیعی به پنج تن شفاعت جسته قطعه منسوب به غضائری است که نخست بار در مجالس المومنین قاضی نورالله ثبت شده است و چندان استناد نسخه شناسانه ندارد: مرا شفاعت این پنج تن بسنده بودبهین خلق و برادرش و دختر و دو پسر که روز حشر بدین پنج تن رهانم تنمحمد و علی و فاطمه، حسین و حسن (مدبری، 1370: 466) به نظر می رسد در شعر آغاز عصر سلجوقی نیز بحث شفاعت اغلب برای حضرت رسول (ص) مطرح بوده چنان که فخرالدین اسعد گرگانی در دیباچه ویس و رامین از این مفهوم بهره می گیرد: تو را احسان و رحمت بی کران است شفیع ما همیدون مهربان است (فخرالدین اسعد، 10:1349) البته در شعرهای منسوب به بابا طاهر سوگند به اولیای شیعه دیده می شود: خداوندا به حق هشت و چارت ز ما بگذر شتر دیدی ندیدی (بابا طاهر، 54:1331) سوگند خوردن و شفاعت جستن یکی از ویژگی های مناجات های فارسی در سده ششم، به ویژه در مثنوی و قصیده است.