Abstract:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تفاوت های نمایه حافظه فعال، حافظه فعال شنیداری و حافظه فعال فضایی در سوء مصرف کنندگان مواد مخدر، مواد محرک، متادون و افراد بهنجار انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع علی-مقایسه ای و طرح پژوهشی چند گروهی از نوع گروه های مقایسه ای (مقابله ای یا ایستا) با گروه بهنجار بود. جامعه پژوهش حاضر شامل تمامی افراد معتاد به مواد مخدر، محرک و متادون بود که در مهر تا اسفند 1392 به مراکز ترک اعتیاد خمینی شهر مراجعه کرده بودند. نمونه انتخابی از این جامعه شامل 154 نفر از افراد سوء مصرف کننده (54 نفر مصرف کننده مواد مخدر، 50 نفر مصرف کننده مواد محرک، و 50 نفر دریافت کننده داروی متادون) و 50 نفر گروه بهنجار بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. شرکت کنندگان مقیاس حافظه فعال وکسلر ویرایش سوم را تکمیل کردند. یافته ها: بین گروه بهنجار و گروه های مصرف کننده مواد مخدر، محرک و متادون در خرده مقیاس حافظه فعال، حافظه فعال شنیداری و فضایی تفاوت وجود داشت. نتیجه گیری: استفاده از مواد مخدر و محرک باعث آسیب پایدار در فرایندهای شناختی از جمله حافظه فعال می شود. هرچند تحقیقات نشان میدهد که با گذشت زمان این فرایندهای شناختی بهبود می یابد.
Objective: The present study was an attempt to examine the difference in the profile of working memory، auditory working memory، and spatial working memory between drug، stimulant، and methadone abusers and normal people.
Method: This study was a causal-comparative one with between-group comparison methodology. All the individuals addicted to opiates، stimulants، and methadone who had referred to Khomeini treatment centers of the city from September 2013 to February 2014 constituted the statistical population of the study. The number of 154 abusers (54 drug abusers، 50 stimulant abusers، and 50 methadone abusers) and the number of 50 normal participants were chosen as the sample of the study by purposive sampling method. The participants responded to Wechsler Memory Scale—third edition (WMS-III).
Results: There was a significant difference between the normal group and drug، stimulant، and methadone abusers in terms of working memory، auditory working memory، and spatial working memory.
Conclusion: Drug and stimulant use leads to sustained damage in cognitive processes such as working memory. However، research indicates that these cognitive processes will improve with the passage of time.
Machine summary:
"نمونـه انتخـابی از ایـن جامعـه شـامل ١٥٤ نفر از افراد سوءمصرف کننده (٥٤ نفر مصرف کننده مواد مخدر، ٥٠ نفر مصرف کننده مـواد محـرک، و ٥٠ نفر دریافت کننده داروی متادون ) و ٥٠ نفر گروه بهنجار بـود کـه بـه روش نمونـه گیـری هدفمنـد انتخـاب شدند.
Simon, Dean, Cordova, Monterosso & London 8 .
Darke, Sims, McDonald & Wickes با توجه به افزایش روزافزون مصرف مواد مخدر در جامعـه امـروز، بررسـی عـوارض جسـمی و روانی ناشی از مصرف مواد (مخصوصا با توجه به تنوعی که در زمینـه مـواد مـورد سوءمصـرف وجود دارد) ضروری به نظر میرسـد.
بحث و نتیجه گیری نتایج پژوهش حاضر نشان داد که هم گروه هـای مصـرف کننـده مـواد مخـدر و محـرک و هـم گروه تحت درمان با متادون تخریـب زیـادی در عملکردهـای شـناختی از جملـه حافظـه فعـال ، حافظه فعال شنیداری و حافظه فعال فضایی نسبت به گروه بهنجار دارند.
همچنـین نتـایج تحقیـق حاضر نشان داد که تخریب شناختی در حافظه فعال شنیداری و فضایی در افراد تحت درمـان بـا متادون شبیه تخریب شناختی در افراد مصرف کننده مواد مخدر و محرک است کـه نتـایج ایـن تحقیق بـا یافتـه هـای دیـویس و همکـاران (٢٠٠٢) و مینتـزر و استیتسـر٤ (٢٠٠٥) اسـت .
Mintzer & Stitzer شناختی در معتادان به مواد مخدر ممکن است ناشی از تـأثیر مسـتقیم سوءمصـرف مـواد مخـدر باشد.
نقایصی که در هر دو گروه بیماران دریافت کننده متادون و مصـرف کننـده مـواد مخـدر وجود دارد بیانگر آن است که این جمعیت ممکن است از بیشتر برنامه ها و درمان های مبتنـی بـر آموزش و بازآموزی مهارت های شناختی از جمله مهارت های توانبخشـی حافظـه و حـل مسـأله سود ببرند."