Abstract:
در میان رهیافتهای مختلف در مطالعه انقلاب اسلامی، رهیافت فرهنگی از نمونههای برجسته بوده و در اغلب نظریات
مطرح شده پیرامون انقلاب اسلامی اندیشمندان مختلف، با رویکردی فرهنگی این انقلاب و ماهیت آن را مورد تجزیه
و تحلیل قرار دادهاند. در میان فهرست اندیشمندانی که با رویکردی فرهنگی به انقلاب اسلامی نگریسته و تحلیل خود
پیرامون این انقلاب را بر پایه بنیادهای فرهنگی استوار کردهاند؛ نام «میشل فوکو»(1) اندیشمند فرامدرن فرانسوی، بیش
از دیگران به چشم میخورد. آنچه از مجموعه دستنوشتههای وی درباره انقلاب اسلامی استنباط میشود اینکه او در
تحلیل انقلاب ایران، ضمن جستجوی ویژگیهای یک جنبش فرامدرن در این انقلاب، به تجزیه و تحلیل ابعاد
فرهنگی، در قالب ایده تلفیق معنویتگرایی در سیاست و بازشناسی و بازیابی چهره چهارم قدرت در سیمای آموزهها
و مؤلفههای دین اسلام و مذهب شیعه میپردازد. در اندیشه فوکو این قدرت نرمافزاری است که در مقابل چهره
سختافزاری آن صفآرایی کرده و منجر به پیروزی انقلاب اسلامی میگردد. در این مقاله، ابعاد گوناگون تحلیل فوکو
از مفهوم قدرت و بروز چهره چهارم آن در جریان انقلاب اسلامی، مورد بررسی قرار میگیرد.
Machine summary:
"فرضیه مورد نظر در این مقاله این است که به نظر میرسد از یک سو، با توجه به جایگاه چهره چهارم قدرت در اندیشه فرامدرن؛ به خصوص اندیشه میشل فوکو، و از سوی دیگر؛ ظهور این چهره از قدرت در جریان جنبش انقلابی مردم ایران، میتوان چنین جنبشی را دارای ویژگیهای یک جنبش فرامدرن دانست؛ جنبش فرامدرنی که برای فهم ماهیت آن رویکرد فرهنگی بیش از سایر رویکردها کارگشاست.
(19) فوکو برای اینکه مکانیسم و زوایای اعمال قدرت در شکل سختافزاری آن از سوی رژیم پهلوی را بررسی کند به تحلیل ساختار ارتش پهلوی میپردازد و اظهار میدارد که در ایران، چهار ارتش وجود دارد: یکی، ارتش سنتی که در سراسر خاک کشور مأمور پاسداری و مدیریت است، دیگری: گارد شاهنشاهی که سپاه جان نثاری است با شیوههای استخدام؛ مدارس و محلههای مسکونی خاص.
حال باید دید عناصر، مؤلفهها و ویژگیهای قدرت، در میان کلیت جنبش انقلابی از دیدگاه فوکو کدامند؟ و ماهیت این شکل قدرت که به تعبیر فوکو، شکل چهارم و نرمافزاری قدرت است، چیست؟ قبل از هر چیز باید متذکر شد که یکی از عمدهترین ویژگیهای چهره چهارم قدرت در نزد فوکو، پخش و پراکندگی و جوشش آن از ریز بدنه هاست؛ به این معنا که این نوع از قدرت، در هر پدیده و شیئی نهفته است و در جریان جنبش انقلابی مردم ایران، تعداد زیادی از این نشانهها، پدیدهها، اشیا و اندیشهها که منشاء تولید قدرت میشود، قابل مشاهده هستند.
(25) فوکو اسلام شیعی را در فرآیند انقلاب اسلامی، و در چهره قدرت مشرف به حیات، که بدنها را به انقیاد خود در آورده است، تحلیل میکند و مینویسد: «کجا باید پناهگاهی جست؟ چگونه میتوان خود را بازیافت؟ جز در آن اسلامی که قرنهاست با دقت تمام زندگی روزانه، پیوندهای خانوادگی و روابط اجتماعی ایرانیان را تنظیم کرده است."