Abstract:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر دو نوع تمرین مقاومتی ایزوتونیک و ایزومتریک بر پدیدهی انتقال دو جانبه بود. تعداد 40 آزمودنی تمرین نکرده (حداقل به مدت 6 ماه) به طور تصادفی به دو گروه تمرینی ایزوتونیک و ایزومتریک و یک گروه شاهد تقسیم شدند و به طور یکطرفه اکستنسورهای زانو را تمرین دادند. طول دورهی تمرینی 3 جلسه در هفته و 6 هفته بود. برنامهی تمرینی گروه ایزوتونیک شامل 80% 1RM، 3 نوبت (2 دقیقه استراحت بین نوبتها) و6 تا 8 تکرار بر روی اکستنسورهای زانو و برنامهی تمرینی گروه ایزومتریک نیز شامل 30 انقباض ایزومتریک بیشینه (2 تا 4 ثانیه مدت انقباض) با 15 ثانیه استراحت بین هر انقباض بود. گروه کنترل نیز در محل تمرین حضور داشتند، اما هیچ گونه فعالیتی انجام ندادند. قدرت پویا (1RM)، قدرت ایستا (MVC) و الکترومیوگرافی ادغامی (IEMG) قبل و بعد از دورهی تمرینی اندازهگیری شد. تمرین مقاومتی ایزوتونیک و ایزومتریک به طور معنیداری (05/0≥p) 1RM، MVC و IEMG را در هر دو عضو تمرین کرده و تمرین نکرده افزایش داد، اما در گروه کنترل تغییر معنیداری در هیچ یک از متغیرها مشاهده نشد. نتایج تغییرات IEMG بین گروهها، تنها تفاوت معنیداری بین گروه ایزوتونیک و گروه کنترل نشان داد. بین دو گروه تمرینی تفاوت معنیداری بر پدیدهی انتقال دو جانبه مشاهده نشد. با وجود این، با در نظر گرفتن شدت تمرین و میزان انتقال دو جانبه در هر یک از گروهها، به نظر میرسد در برنامههای توان بخشی، تمرین مقاومتی ایزوتونیک ممکن است موثرتر از تمرین ایزومتریک باشد.
Machine summary:
"از Cross exercise, Cross training Bilateral Transfer Cross Education Gandevia آنجایی که مطالعات موفق به کنترل و ارزیابی هر چه تمامتر ملاحظات مورد نظر نشدهاند؛ لذا، نتایج بدست آمده در ارتباط با مواردی همچون نوع تمرین (ایستا یا پویا 1 ) مورد استفاده که مورد نظر محققین در پژوهش حاضر است، نیز محل سوال است.
Lafayette caliper One Repetition Maximum Maximal Voluntary Contraction Integrated Eletromyography Micro Manual Muscle Tester اندازهگیری قدرت پویا آزمون تعیین قدرت یک تکرار بیشینه افراد در حرکت باز کردن زانو توسط دستگاه جلو ران در هر دو پا به صورت مجزا با استفاده از معادلهی برزیکی (12) انجام گرفت.
کومی 1 و همکاران، کروتکایسکی 2 و همکاران، Komi Krotkiewski شیما 1 و همکاران گزارش کردند اجرای تمرینهای یکطرفه باعث افزایش معنیدار در قدرت و IEMG و فعال سازی ارادی در هر دو عضو تمرین کرده و تمرین نکردهی طرف مقابل شدند (31،22،23).
هر چند مکانیزمهای تحت اثر انتقال دو جانبه هنوز به طور کامل شناخته نشده است، اما توافق زیادی وجود دارد که قدرت کسب شدهی عضلات تمرین نکرده در طرف مقابل عضو تمرین کرده نمیتواند ناشی از هایپرتروفی عضله باشد (1).
انتقال دو جانبه نشان میدهد سازگاریهایی که در دستگاه عصبی مرکزی 3 صورت میگیرد تنها بر مجموعهی نرونهای حرکتی عضلات تحریک شده متمرکز نمیشود، بلکه نرونهایی که فعالیت عضلات طرف مقابل (تمرین نکرده) را نیز کنترل میکنند، تحت تاثیر قرار میگیرند (1)."