Abstract:
این مقاله به بررسی اثر تغییر در حامل های انرژی همچون قیمت نفت، بنزین و گازوئیل بر مصرف آن طی دوره 1390-1350 در ایران با استفاده از روش خودرگرسیون برداری (VAR) پرداخته شد. نتایج به دست آمده از توابع کنش و واکنش نشان می دهد که مصرف نفت بنزین و گازوئیل بر اثر تغییر قیمت این فرآورده ابتدا به صورت کاهشی بوده است و در مدت زمان کوتاهی افزایش خواهد یافت. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که با تغییرات قیمت حامل های انرژی، به تنهایی اثر چندانی بر مصرف این فرآورده نخواهد داشت. با توجه به این شرایط پیشنهاد می شود جهت کاهش مصرف این حامل ها در کشور از به کارگیری سیاست های قیمتی (افزایش قیمت نفت، بنزین و گازوئیل) به عنوان تنها ابزار سیاستگذاری به شدت پرهیز شود. همچنین نتایج حاصل از علیت گرنجری بیانگر این موضوع بوده که یک علیت یک سویه از سمت مصرف حامل های انرژی به سمت قیمت آنها وجود دارد. همچنین نتایج علیت گرنجری این آزمون نشان می دهد که برای کاهش مصرف نفت، بنزین و گازوئیل نمی توان تنها متکی به راهکارهای قیمتی بود و برای کاهش در مصرف حامل های انرژی بایستی به راهکارهای غیرقیمتی ازجمله اصلاح الگوی مصرفی خانوارها اقدام کرد.
This paper examines the effect of energy price changes of oil، gas and gasoline on their consumption during 1350-1390 in Iran using vector autoregressive (VAR) model. The results obtained from Impulse Response Functions (IRF) reveal that the consumption of gas and gasoline initially decreases by increasing their prices but would start to rise after a short period. These results suggest that changes in energy prices alone do not have a noticeable effect on the consumption of these products. Therefore، it is suggested that in order to decrease the consumption of energy products in the country we shouldn’t apply pricing policies (increasing the price of oil، gas، and gasoline) as the only policy-making tool. Also، the result obtained by Granger causality shows that there is a unidirectional causality from consumption of energy products to their prices. Moreover، Granger causality test results also show that consumption reduction of oil، gas and gasoline cannot be achieved byonly pricing strategies and in order to reduce the consumption of energy products it is needed to apply non-pricing strategies such as revision of households’ consumption patterns.
Machine summary:
تأثیر اصاح یارانه بر مصرف حامل انرژی در ایران: مطالعه موردی مصرف بنزین، نفت و گازوئیل فرخنده جبل عاملی،* یزدان گودرزی فراهانی** تاریخ دریافت ١٣٩١/٩/١٨ تاریخ پذیرش ١٣٩٣/١٢/٢٠ این مقاله به بررسی اثر تغییر در حامل های انرژی همچون قیمت نفت ، بنزین و گازوئیل بر مصرف آن طی دوره ١٣٩٠-١٣٥٠ در ایران با استفاده از روش خودرگرسیون برداری (VAR) پرداخته شد.
نگاهی به سهم بخش های مختلف نشان میدهد که طی سال های ١٣٨٧-١٣٧٩ میزان یارانه انرژی پرداختی به بخش خانگی تنها ٢٣ تا ٢٥ درصد از کل یارانه بوده است ، به عبارتی بخش خانگی که به عنوان بخش غیرمولد شناخته می شد در شرایط پرداخت غیرهدفمند یارانه تنها در یک چهارم کل یارانه انرژی سهیم بوده است ، اما براساس قانون بودجه سال ١٣٩٠ این سهم با توجه به پرداخت یارانه نقدی به ٧٤ درصد افزایش یافته است ، یعنی حتی اگر تصور شود افزایش قیمت ها توسط دولت طی شش ماهه اول هدفمندسازی حدود ٥٠ درصد از سقف هدفمندسازی را حاصل نموده و به این ترتیب حدود نیمی از کل یارانه انرژی هدفمند شده است ، میتوان گفت که سهم بخش خانگی از نیمه اول یارانه انرژی به ٢/٣ رسیده است (احمدزاده ، ١٣٩٢).
به منظور بررسی تأثیر شوکهای ناشی از قیمت حامل های انرژی بر مصرف سوخت در کشور از روش خودرگرسیون برداری استفاده میشود برای این منظور ابتدا تعداد وقفه های بهینه مدل مشخص میشود (نوفرستی، ١٣٧٨).