Abstract:
این مقاله سعی بر آن دارد که با پرداختن به مقوله مشروعیت حکومت قاجار و نظریه های مختلف اندیشـمندان در ارتباط با آن ، نحوة برخورد حکومت قاجار را با چالش مشروعیت به صورتی مستقل بررسی کند. بدیهی است که یکی از ارکان مشروعیت پس از ورود دین اسلام به سرزمین ایران ، نظر کارشناسان این دین یعنی علماء در ارتباط با حکومت وقت بوده است . حاکمان قاجار میکوشیدند از ایـن پتانسـیل بـرای مشـروعیت بخشـی بـه حکومت خود استفاده کنند و تا حدود بسیاری در این زمینه موفق شدند. اما مشروعیت قاجار با چالش هایی نیـز روبرو شد. مشروطیت و سیر آن نیز در زمان قاجار یکی از مهم ترین اتفاقاتی بود که ارکان مقبولیـت حکومـت قاجار را به لرزه در آورد؛ طولانی شدن حکومت ناصرالدین شـاه ، زیـاد شـدن ظلـم و اسـتبداد او و واگـذاری امتیازات بیحد و حصر به بیگانگان ، رابطۀ علما و مردم با حکومت را به رابطه ی تقابلی مبدل ساخت . علما بـر روی منابر و در جلسات وعظ و ارشاد خود با مردم کارهای حکومت را زیر سؤال بردند که این مسأله منجر بـه شورش های اولیه به رهبری علما بر علیه حکومت قاجار شد. در نهایت این مقابلـه بـین علمـاء و حکومـت بـا جنبش تنباکو به اوج خود رسید؛ و موجب شد تا مشروعیت حکومت زیر سؤال رفته ، بستر بـرای بـروز انقـلاب مشروطه فراهم گردد و بدین وسیله پایه های سست مشروعیت قاجار به لرزه درآید.
Machine summary:
"ناصرالدین شاه با استبداد روزافزون خـود و دادن امتیـازات فـراوان بـه بیگانگـان بـرای حفـظ موقعیت و منافع خودش ، حقوق مردم و منافع کشور را نادیده گرفت و به همین دلیل در زمـان سلطنت او بر اثر ظلم و ستم حکام و والیـانش شـورش هـای بسـیاری از شـهرها بـه رهبـری روحانیت و حمایت آنان شروع شد تا اینکه با واگذاری امتیاز ژری به بیگانگان جنبش تنباکو به وقوع پیوست و شکاف بین حکومت و علما بیشتر شد و به تبـع آن مشـروعیت حکومـت زیـر سؤال رفت و تزلزلی در مشروعیت و مقبولیت حکام بعدی قاجار که خود با بیکفـایتیهایشـان آن را دامن زدند گشته است .
این در حالی بود که در چارچوب نظام پیشین ، شاه که دارندة قـدرت سیاسـی بود و علما و مراجع که دارندگان اقتدار مذهبی بودند، هر یک به وسایلی قادر بودند انسـجام و پیوستگی جامعه را صرف نظر از درست یا نادرست بودن در جهت کلی حفظ کنند و به آن ثبات و امنیت بخشند، بنابراین : پس از به روی کار آمدن احمد شاه و به دنبال اختلال هـای مکـرر در نظـام مشـروطه از قبیل انحلال مجلس دوم و سوم و فشار نیروهای نظامی خارجی که منجر به بیثباتی سیاسی و ناامنی اجتماعی و مداخله آشکار بیگانگان در امور داخلی کشور شد، برخی همانند شیخ محمد خیابانی به صورت خودجوش دست به اسلحه برده بودند که هرچنـد از سـوی دولـت مرکـزی متهم به تجزیه طلبی میشدند، اما خود معتقد بودند که برای حفظ منافع کشور مبارزه میکنند."